امين نامداري
وقتی انسانی حاضر است تمام گذشته خود
را گام به گام و به اشکال مختلف بی ارزش کند
بیشک پایان کار جالبی ندارد .
این مقاله نگاهی کوتاه و گذرا به حرفهای
دیروز و امروز کسیست که زمانی نه چندان دور از حق مبارزه و مبارزین
دفاع میکرد ولی امروز تمام و کمال منکر
گذشته خود است .
جدیدا ایشان(قصیم) در مطلبی
تحت نام «توجه دادن به آنها که در خطر اخته فکری اند » مطالبی را بیان کرده
است, بد نیست که این ادعا ها را کمی مقایسه بکنیم و نگاهی بیندازیم به حرفهای
دیروز و امروزشان, تا ببینیم کباده کشان ادب و احترام
که به ظاهر از سر نیک اندیشی و دلسوزی به خود اجازه میدهند هر اتهامی را تحت عنوان نیک اندیشی به مجاهدین بزنند چه میزان صداقت دارند .
جناب قصیم نوشته اید :
«اگر ریگی به کفش ندارید (مجاهدین و شورا ) تلاش کنید از قوه تحلیل و تجریه
سیاسی - تحلیلی زنان و مردان مبارز با تجریه چیزی بیاموزید شما که عمری به تقلید
چشم وگوششان تیز و عقل انتقادی تان در خواب بوده...اگر فاکتها و مشورتهای منطقی
بهترین کارشناسان همراه را مبنا قراردهیم/ قرارمی دادیم
باری،دشوار نبود بفهمیم که هیچیک از این دو مقر در شرایطی که نیروهای نظامی
آمریکا از عراق رفته اند و نیروهای دشمن جرّار دور اشرف و لیبرتی را در محاصره
دارند و مبارزان درون کمپ نیز بی سلاح و بی دفاع مانده اند،هیچیک از این دو جای
واجد کمترین امنیت و حفاظت نیست ,با شعور انسانی که قطعا صاحب آن هستند و درگوشه
ذهن پارک کرده اند بیندیشد هرکسی می تواند
این امر ساده را متوجه شود. که خدای آنها
هم از آسمان به زمین آید نمی تواند بدون توازن قوای مسلح و موافق و لازم به اشرف و لیبرتی حفاظت و امنیت عطاء کند.
از لابی آمریکایی و ژنرالهایی که به منفعت خویش به به و چه چه می کنند/ ولی در
عمل هیچ غلطی برای اشرف و لیبرتی نکردند/ آبی گرم نمی شود. از ستارخان تا مصدق تا
حنیف همه به ملت خود تکیه دادند نه به ژنرالها و سیاستمداران سابق دلال منش و بی
فایده./قصیم ,١٠ سپتامبر ٢٠١٣»
من تلاش میکنم طبق صحبتها و گفتهای
خود قصیم
دروغ بودن این حرفها از زبان دیروز ایشان اثبات کنم ,
قصیم بهتر از هر کس میداند که مجاهدین بیشترین انرژی خود
را در ١٠ سال گذشته صرف وضعیت نیروهای خود
در اشرف و لیبرتی کرده اند و خود ایشان تا قبل از خروجشان از شورا و زدن چوب حراج به
گذشته مبارزاتیشان , بارها
و بارها بر این نکته تاکید داشته اند ,
به این قسمت از مصاحبه ایشان
توجه کنید تا به عمق دروغگویی
ایشان بیشتر پی ببرید .
«پس از كنار كشيدن آنها(خروج نیروهای آمریکایی از عراق ), ولايت فقيه شروع كرد
به انواع و اقسام توطئه و فشار . مزدورانش در عراق هم پيشاپيش جهت اجراي منويات
خامنه اي كميته اي تشكيل داده بودند به نام”كميته امحاء ” , آن زمان تحت رياست
موفق الربيعي ملعون. او اولين سركرده و مجري مستقيم فرمان علني ٢٨ فوريه خامنه اي بود. رذالتهاي زيادي كرد ولي سرانجام
در برابر پيكار جهاني مقاومت و پايداري اشرفيان و كارزار روشنگري بين المللي و
اعتراضها و تحصنها به هزيمت افتاد, شكست
مفتضحانه اي خورد و مقام اوليه اش را هم از دست داد./ پيام ضعف نه, پيام قدرت کريم
قصيم /٣١ دسامبر ٢٠٠٩ « »
قصيم حتی به دوست امروزش عریضه نویس
٢٣٠ صفحه ای تذکر «ذهني بودن»
داده و ادامه میدهد :
« به عمد يا به سهو نمي دانم, ولي آشكارست كه
زحمات طاقت فرساي هزاران هزار نفر فعال و هوادار ايراني مقاومت و ياران و
همبستگان شريف فرنگي – من جمله بزرگترين
حقوقدانان بين المللي و شخصيتهاي تراز اولي چون لرد اسلين فقيد و... را نديده مي
گيرد...تا آن جا كه من مي دانم , قوه ابتكار و درايت و كارداني شخص خانم رجوي در
اين دوره سخت , بسيار راهگشا و به قول دوستان مجاهد ” مسأله حل كن” بود. دريايي هم
كار و تلاش صورت گرفت. مجاهدين به واقع با سوزن كوه مشكلات كندند. /پيام ضعف نه,
پيام قدرت کريم قصيم /٣١ دسامبر ٢٠٠٩>
جناب قصیم حال بگوید چه کسی دروغ میگوید ,قصیم دیروز
یا قصیم امروز ؟ .
شما چنان غرق در
ریاکاری و خیالبافی شده اید که امروز اینگونه میگوید :
«دشوار نبود بفهمیم که هیچیک از این دو مقر در شرایطی که نیروهای نظامی آمریکا
از عراق رفته اند و نیروهای دشمن جرّار دور اشرف و لیبرتی را در محاصره دارند و
مبارزان درون کمپ نیز بی سلاح و بی دفاع مانده اند،هیچیک از این دو جای واجد
کمترین امنیت و حفاظت نیست ,با شعور انسانی که قطعا صاحب آن هستند و درگوشه ذهن
پارک کرده اند بیندیشد هرکسی می تواند این
امر ساده را متوجه شود. که خدای آنها هم
از آسمان به زمین آید نمی تواند بدون توازن قوای مسلح و موافق و لازم به اشرف و لیبرتی حفاظت و امنیت عطاء کند./قصیم
,١٠ سپتامبر ٢٠١٣»
جناب دن کیشوت ,
پیشنهاد میکنم که قبل از هرگونه
عوام فریبی ابتدا کمی
گفته ها و نوشته های سابق خود را
مطالعه کنید تا شاید بهتر بتوانید دروغ بگوید.
به بخشی از مصاحبه ایشان توجه کنید :
«خلع سلاح اساساً مقوله اي متفاوت است. درباره مذاكرات و آن قرارداد هم از جانب فرماندهي طرفهاي مذاكره(مجاهدین و
امریکا ) بيانيه اي صادرشد. دريافت و اجراي بي نقص اين معاهده نيز يكي از بردهاي
تاكتيكي درخشان مجاهدين بود كه صرفاً با هدايت و اصرار شخص آقاي رجوي ميسرشد.شكستن
عهد و پيمان توسط آمريكاييها (تحویل حفاظت اشرف به جناتکاران مالکی ) معناي فقدان
معاهده نبوده و نيست... بسيار خوب, يك نيروي اصيل انقلابي/ ايراني كه نمي آيد خود
را پشت سر عهد شكسته و ”نظرآمريكاييها”
تنظيم كند... در مورد رابطه نه چندان
دوستانه دولتهاي آمريكايي با مجاهدين در٧ / ٨
سال اخير كه جاي خود دارد. اصلاً فرض كنيم از نظر اينگه دنيا ارتش آزاديبخش
منحل شده بود. خوب, آيا آقاي رجوي مي بايست اين ساختار انقلابي و سازمان كارمبارزاتي را كه با خون جگر و طي
دودهه كار و تلاش و پيكار هاي گوناگون به زحمت و با فداكاريهاي فراوان ساخته شده
بود, مي بايست دنبال نظر منفي آمريكاييان واقعاً منحل كنند؟ نام كه اهميت درجه اول
ندارد, سازمان كار و جان و جوهر عملي آن مهم است.
حضورموقتي مجاهدين در زمين عراق هم متكي است بر كل
متون امضا شده دولت قبلي و اسناد حقوق بشري وكنوانسيونهاي معتبر بين
المللي. اكنون يك جبهه وسيع حقوق بشري نيز در همبستگي با همين اشرف و اشرفيان
ايستاده است. حال, هرقدرتي درجهان هر كاري
خلاف اين را مي خواهد بفرمايد بخت خود را بيازمايد. مقاومت در كل و كمال آن
ايستاده است./پيام ضعف نه, پيام قدرت کريم قصيم /٣١ دسامبر ٢٠٠٩
جناب قصیم شما را چه شده است ,که تا
زمانی که در شورا بودید به آقای رجوی پیام میدادید که مبادا اين ساختار
انقلابي و سازمان كارمبارزاتي را منحل
کنید حتی حالا که امریکا عهد شکنی کرده و حفاظت اشرف را به مزدوران رژیم آخوندی
(مالکی) سپرده است و آن هم چند
ماه بعد از کشتار ٦ و ٧ مرداد ؟.
جناب قصیم بهتر نیست حالا شما سری به
پارکینگ ذهن خود بزنید و شعور تان را چک کنید ؟.
آری نیروهای دشمن جرّار میدان را ترک
نکرده اند ولی افسوس که دوستان سابق ...
«آن‌که حقیقت را نمی‌داند نادان است، آن‌که حقیقت را میداند ولی انکار میکند
تبهکار است.»
میگوید :
«از لابی آمریکایی و ژنرالهایی که به منفعت خویش به به و چه چه می کنند/ ولی
در عمل هیچ غلطی برای اشرف و لیبرتی نکردند/ آبی گرم نمی شود. از ستارخان تا مصدق
تا حنیف همه به ملت خود تکیه دادند نه به ژنرالها و سیاستمداران سابق دلال منش و
بی فایده./قصیم ,١٠ سپتامبر ٢٠١٣»
تا دیروز باد در قپ قپتان مینداختید
و دم از ” همبستگي بين المللي با
مقاومت” میزدید
آیا این جملات برایتان آشناست ؟
« اين كارها (همبستگي بين المللي با مقاومت)براي نخستين بار توسط يك جنبش و
جريان انقلابي «جهان سومي», آنهم در زمين واقعيتهاي غريبه , اما موجود و بكر
, به منصه اجرا درآمدند. با اين كارزارها
بود كه مسئولان و سران مجاهدين و شورا ميدانهاي دست نخورده و پتانسيلهاي نهفته
جامعه مدني و شالوده هاي دموكراتيك جوامع غربي را كشف كردند. در خلال همين
سالها كار و تلاشهاي شبانه روزي بود
كه مجاهدين/ اشرفيان/ و شورا , از امكانات تازه و نيروهاي كشف و بسيج شده
جديد يك بافت و ساختمان و ارگانيسم نوين
مبارزاتي ساختند كه من آن را بارها ” همبستگي بين المللي با مقاومت” ناميده ام.
مجاهدين و شورا اين ارگانيسم نوين مبارزه حقوق بشري را هم درجهت دفع خطر ( مثل ليست منحوس, پرونده هاي
١٧ ژوئن و...) و هم در جهت استيفاي حقوق مجاهدين و اكنون اشرف و اشرفيان به كار گرفتند
و مي گيرند. بدينسان مقاومت ما در شالوده هاي قوه مقننه ( پارلمانهاي اروپا و
آمريكا), قوه قضاييه (محكمه ها و مراجع حقوقي و قانوني كشورها و اتحاديه اروپا ),
وهمچنين در نهادهاي مدني همچون شهرداريها,
سطوح مختلف كليسا و ديگر مراجع و نهادهاي مذاهب ديگر, سنديكاها, احزاب و
سازمانهاي حقوق بشري و اجتماعي.... در
كنار و همبسته با مجاهدين و اشرف يك جبهه
بين المللي وجود دارد كه چشم بسته ترين افراد و گروههاي مخالف و منتقد به مجاهدين
نيز وجود و كارآمدن بودن اين همبستگي را نديده نمي گيرند. اين ساختار جهاني اكنون
متشكل از هزاران وكيل, معروفترين اساتيدحقوق بين الملل دنيا, شمار كثيري از
سازمانهاي حقوق بشري بخصوص عفو بين الملل, هزاران پارلمانتر اروپايي و صدها
پارلمانتر آمريكايي, بزرگان ديني و مذهبي از هرسه دين توحيدي, شماري از
ژورناليستها, تحليلگران و رسانه هاي
معتبر, شمار كثيري از شخصيتهاي اجتماعي , فرهنگي و هنري جهان از پنج قاره و.. نيز
سياستمداران / سران عشاير و شخصيتهاي دانشگاهي, حقوقي, فرهنگي و انجمنهاي مترقي
وملي و دموكراتيك عراق. اصل سازماندهي, وجود و كارمداوم اين جبهه جهاني در همبستگي با اشرف, همان طور
كه بالا مختصر اشاره كردم, يكي از پديده هاي مبارزاتي نوين در سطح بين المللي و
معرف يكي از خصلتهاي جديد مقاومت ايران درسابقه جهاني كل جنبشها و سازمانهاي
مبارزاتي است. به باورمن اين هم يك پديده جديد از روند جهاني شدن پديده هاي سياسي
– حقوق است, اين بار درعرصه مبارزه و مقاومت ايران. /پيام ضعف نه, پيام قدرت کريم قصيم /٣١ دسامبر
٢٠٠٩ »
جناب قصیم شما مرزهای عقده گشایی و
ضدیت کور با مجاهدین را تا آنجا پیش بردید که در مصاحبه با صدای امریکا منکر کوچکترین حمایت مردم عراق از مجاهدین شدید و اعلام کردید:
«ما چیزی جر حرف و امضائ عراقیها ندیدیم ,کجا هستند اون عراقی هایی که میگفتند
هوادار مجاهدین هستند ,اگر هستند چرا یک سنگ به
کلانتریهای جنایت کار عراقی نزدند
,حتی یک حمایت بومی در محلی (اطراف اشرف) که قبیله ها در آنجا زندگی میکنند ,حتی
یک سنگ به نیروهای جرار مالکی نزدند
...این حرفها که آمارشان را فقط
سازمان مجاهدین میدهد ... ./ قصیم مصاحبه با صدای امریکا / تاریخ ١٠ سپتامبر ٢٠١٣»
جناب قصیم شما هم چون دن کیشوت
سوار بر اسب دروغ , چهار نعل
در حال تازیدنید .
شما به عمد تلاش میکنید حقایق را منکر
شوید و گر نه هر کودکی که کوچکترین فهم سیاسی داشته
باشد میداند , ,بخاطر
سیاستهای اشتباه امریکا و بعد خروج
نیروهای آمریکایی از عراق ,حمایت نکردن امریکا از ائتلاف ضد
رژیم آخوندی بالانس قدرت تغییر
کرده است , کار به جایی رسیده
که در روز روشن و بدون هیچ دلیل و
مدرک واقعی برای آقای
طارق الهاشمی معاون رئیس‌جمهور عراق پرونده سازی میکنند و در غیابش حکم مرگ
هم برایش صادر میکنند حرف شما <چرا یک سنگ به کلانتریهای
جنایت کار عراقی نزدند > به یک جوک
میماند تا حرف منطقی .
البته احتمالا شما به دلیل ضعف
مصلحتی حافظه جلسات چند ده
هزار نفری و مدام مردم شریف عراق در حمایت از
مجاهدین اشرف را هم به یاد نمیآورید .
بگذارید بخش دیگری از مصاحبه شما را یاد آور شوم شاید کمی
احساس شرم کردید :
خارجيها مي خواهند قبول كنند و مي خواهند نكنند. البته مي توانند از پشت خنجر
بزنند و به اسناد و قراردادهاي مكتوب و
امضاءشده خود هم خيانت كنند, كما اين كه در ٦ و ٧
مرداد كردند, ولي به هيچ وجه قادر نيستند مقاومت سازمانيافته را از مشروعيت
حقوقي و محبوبيت فزاينده افكارعمومي عراق و دنيا بيندازند. در كنار و همبسته با مجاهدين و اشرف يك جبهه بين المللي
وجود دارد از ... / سران عشاير و شخصيتهاي دانشگاهي, حقوقي, فرهنگي و انجمنهاي
مترقي وملي و دموكراتيك عراق. /پيام ضعف نه, پيام قدرت کريم قصيم /٣١ دسامبر ٢٠٠٩ >
بله , وقتی صدای امریکا آگاهانه و هدف
مند شما را در مقابل دوستان سابق قرار میدهد
بدون شک شما باید اینچنین تمامی پرنسیپهای اخلاقی را کنار بگذارید و دن کیشوت وآر دست به دروغهایی بزنید که بدون شک حتی خودتان هم به آن اعتقاد
ندارید .
قبل از ورود به ادامه بحث , لازم میدانم که یک نکته را توضیح دهم ,
تنها دلیلی که فقط
به یکی از صدها مصاحبه های شما
استناد کرده ام این بود که این مصاحبه شما که متعلق به
آخرین روز سال ٢٠٠٩ میباشد دقیقا
در راستای محکوم کردن اراجیف دوست امروزتان عریضه
نویس ٢٣٠ صفحه ای مربوط میباشد تا
خوانندگان خود قضاوت کنند
سیر سقوط
اخلاقی یکی از منتقدین مجاهدین را ,که چگونه امروز دروغ را تئوریزه میکند .
آری جناب قصیم وقتی شما در اوج
بحرانهای رژیم آخوندی کروبی را کانون جنبش
معرفی کردید و مدام برای حفاظت از میرحسین موسوی فریاد به کمکشان بشتابید سر میدادید
کسی از شما خرده نگرفت که فرق این جانیان
با خامنه ای در چیست
؟
«وقتی خطر متوجه یک نقطه کانون جنبش
میشود همه باید به پا خیزیم ,از کروبی و خانواده اش دفاع کنیم ./فیس بوک کریم قصیم /٢ سپتامبر
٢٠١٠»
شما یک خط درمیان دیگران را تشویق میکردید که :
« وضعیت بسیار نگران کننده و خطر ناک -آدرس منزل کروبی ...هر
کس میتواند به کمک مدافعان منزل کروبی بشتابد
./فیس بوک کریم قصیم /٢ سپتامبر ٢٠١٠»
راستی پیام تسلیت در ارتباط با مرگ منتظری و به کار بردن کلمه <روحش شاد > هم بخشی از
همان دوران مقلد بودن شماست ؟
«مسلمانان آزاده ايران رفتن آقاي منتظري را سوگوارند. من و ما لامذهبان
آزاديخواه نيز با آنها همبسته ايم, ... روحش شاد./فیس بوک کریم قصیم ٢٠ دسامبر
٢٠٠٩»
عجبا , امروز حتی سلام گفتن مجاهدین را زیر تیغ میبرید و لی تسلیت
و روحش شاد خود به جانشین خمینی را
زیر سبیلی رد میکنید , مگر این افراد در سیاه ترین دوران جنایات
این رژیم شریک نبودند ؟
احتمالا همبستگی شمای لامذهب در دفاع از کانون جنبش در راستای شقه کردن رژیم
محسوب میشود و سلام مجاهدین <پیامهای
پند و اندر >, فقط اینجا یک
سوال پیش میآید ,مگر شمای غیر مقلد
به شادی روح اعتقاد دارید ؟
راستی وقتی شما و دوستانتان یک خط در
میان اعمال غیر اخلاقی مسولین و دست اندر
کاران رژیم آخوندی همچون <قاضی جنایت کار مرتضوی>را
افشاء میکردید این حرکت شما <افشاء
مسائل شخصی و تعرض غیر قابل دفاع > نبود ؟
مگر دوست شما < روحانی>در
برنامه ارتباط مستقیم ,داستان گذشته قاضی
جنایت کار مرتضوی و روابطش با خانمی را که اتفاقا مرتضوی به دلیل افشا و
افتضاح آن مجبور به ترک آن شهر و
انتقال به تهران شد را با
حرارت تعریف نمیکرد و ...
افسوس که به چند دلیل از
ادامه این قسمت معذورم وگرنه گفتی بسیار است .
راستی چه فرقی میباشد بین قاضی جنایت
کار مرتضوی و مزدور وزارت اطلاعت که هنوز
پایش به ایران نرسیده در دفتر آخوند مکارم شیرازی شروع به کار میکند ؟
نکند از نظر شما که دم از اخته نبودن فکری میزنید این مسائل سیاه و سفید دارد ؟
شیخا به زنی فاحشه گفتا
مستی
هر لحظه به دام دگر پابستی
گفت شیخا هر آنچه گویی
هستم
آیا تو چنان که می نمایی هستی ؟
بله جناب قصیم شما
امروز ناجوانمردانه مبارزین را اینگونه تعریف میکنید :
“ معلمان وحشت زده و متوهم./قصیم ,١٠
سپتامبر ٢٠١٣“
ولی دیروز چنین میگفتید :
«فراتر از سلاح سرد وگرم, آن روح و روحيه دليري , آن پشتكار و اراده نظم و
سازمانيافته آرماني است. آن عزم و اراده سپاه رستمي است. فضيلتهايي كه اشرفيان
آنها را طيّ سالهاي «بي سلاح» به درجه فوق العاده اي غني سازي كرده اند./پيام ضعف
نه, پيام قدرت کريم قصيم /٣١ دسامبر ٢٠٠٩ »
راستی در آن روزگار که مشغول تعریف کردن از< فضيلتهاي سپاه رستمی > بودید پخش نکردن ورزش بانوان از سیما آزادی از نظر شما نشانه غیر دمکراتیک بودنشان نبود
؟ عجبا که انسانها چه زود رنگ عو ض میکنند .
مطالبم را با این جمله از سالوادور آلنده پایان میدهم .
“من زندگی ام را در راه دفاع از اصولی میدهم که برای این میهن عزیز هستند. شرم
بر کسانی باقی خواهد ماند که به اعتقادات خود خیانت کردند“. - سالوادور آلنده.
امین نامداری /١٢ سپتامبر ٢٠١٣
