۱۳۹۴ آذر ۲۲, یکشنبه

حرفهایی درمورد مذهب ، درمورد اسلام ، درمورد داعش و افراطی گرایی بخش اول -زری اصفهانی

Javdanehha     جاودانه ها



تابلوی آفرینش از میکل آنژ

حقیقت اش من خودم را انسانی مذهبی به معنای رایج کلمه نمیشناسم . نمیگویم که هیچگاه تعصب مذهبی نداشته ام اما تلاش کرده ام که این تعصبات را که مسلما زاده جغرافیا و محیط و نحوه پرورش و عواطف قومی و فامیلی است را بخصوص درسالهایی که درایران نبوده ام کم رنگ تر کنم و عاقلانه تر و علمی تر بیندیشم .
مذهب برای من بخشی از فرهنگ ایرانی است . این را قبلا هم گفته بودم . فرهنگ مردم ایران را بدون مذهب و بخصوص بدون اسلام نمیشود تصور کرد . اساسا نمیشود تعریفش کرد . فرهنگ مجموعه ایست از آنچه انسان های یک محدوده جغرافیایی خلق کرده اند وبه مرور زمان برآن افزوده و از آن زدوده اند ، پالایش اش کرده اند و برحسب شرایط زندگیشان با آن زیسته اند و به آن خو گرفته اند و دوستش داشته اند و شده است بخشی از هویت آنها .مردم هرسرزمینی درکنار عشقی که به سرزمین و محل زادگاهشان و اقوام و آشنایانشان دارند به فرهنگ جامعه خویش هم عشق می ورزند و سعی درحفظ و حراست آن دارند  و از نابودیش جلوگیری میکنند . روش های زندگی همچون شیوه لباس پوشیدن همچون شیوه غذا خوردن و نوع غذا . عادات ورفتار وسلیقه ها . چیزهایی که دوست دارند و چیزهایی که دوست ندارند .وقتی وارد شهری میشوید از بناهای آن شهر از بوهاو عطرها و رنگ ها درآن شهرو از شیوه سخن گفتن مردم آنجا میتوانید به فرهنگ آنجا پی بیرید . مسلما شما هیچگاه یک شهر عربی درآفریقا را با یک شهر درانگلستان را از این نظر اشتباه نمی گیرید . بوی ادویه جات بازارهای شهرهای عربی  لباس های بلند مردها و زن ها ،  سرپوش های زنها و البته زبانی که با آن سخن میگویند . اینها بروشنی تفاوت فرهنگ ها را نشان میدهد . ممکن است شما دریک شهر عربی کامپیوتر هم ببینید همچنانکه دریک شهر درانگلستان می بینید یا اتوبوس یا تاکسی و یا هواپیما . اینها دستاوردهای علمی تاریخی بشرند که متعلق به همه انسان ها هستند ویا میشود گفت که  دراختیار ودرخدمت همه انسان ها درآمده اند  وفرق چندانی در جوامع مختلف ندارند . اما نام هایی که برای این ساخته های علمی بکار می رود درشهر عربی چیزدیگریست و دربسیاری موارد معادل مثلا انگلیسی آن نیست . و به همین خاطر است که دستاوردهای علمی انسان ویژگی ها جغرافیایی کمتری دارند تا دستاوردهای فرهنگی آن
مذهب و بطور خاص اسلام بخشی از فرهنگ ایرانی است . این را البته ایران پرست های چند آتشه جدید قبول ندارند . آنها ایرانی را می پرستند که دین نداشته است !هیچگاه اصلا مذهب نداشته است و اگر هم داشته است یک مذهب خیلی ملوس و پاک و پاکیزه و لطیف  و بی ضرر داشته است . به اسم کردار نیک و رفتار نیک و گفتار نیک . این ایران پرست ها فقط چیزهای خوب ایرانی را می پرستند . و کاربا بدهایش ندارند .
آنها بشدت از حمله اعراب به ایران شکایت می کنند و هرچه بدی و زشتی و ناهنجاری درتاریخ دوهزارساله ایران به وقوع پیوسته است را به گردن عربها می اندازند . همان شاهان ساسانی که گذاشتند و فرار کرد ندو ایران را بدست عرب ها دادند را هم همچنان مقدس و خوب و گرامی میدانند . یک بار من ازیکی از اینها  سئوال کردم که آخر هموطن من . عربها بد بودند آمدند کشورمارا گرفتند . ولی چرا ما دفاع نکردیم . چرا نایستادیم چرا شکستشان ندادیم . مگر نمیگویی که آنها وحشی و بادیه نشین و تازی و نفهم و اینها بودند و تعدادشان هم زیاد نبود . پس چطور مثلا همان شهر های بزرگی که دربست عربها سوزاندند و کشتند و همه کارکردند هیچ مقاومتی نکردند و ایستادند تا عربها تا نفرآخر را بکشند و همه کتاب خانه ها را بسوزانند و ...اینهمه جمعیت چطور ایستادند تا کشورشان را از دستشان درآورند و البته همین داستان درزمان حمله مغول ها هم بهمین صورت تکرار شد . آمدند و کشتند و   بردند و خوردند وسوزاندند و ما ایرانی ها مثل مجسمه های یخی ایستادیم و تماشا کردیم .بهرصورت از دوحال خارج نبوده است . یا اینکه اجداد ما مقاومت کرده اند و جنگیده اند که آنها هم لابد یک عده را کشته اند . و یا اینکه ایستاده اند ودفاعی نکرده اند و تسلیم شده اند که این خودش قابل سرزنش است و بیشتر از حمله اعراب که باید برای ما ایرانی ها باعث سرشکستگی و ننگ باشد نه برای عربها که به مقصو دخودرسیدند . .!! 
من زیاد تاریخ نمیدانم و نمیخوانم و اصلا تاریخ را  بخصوص اگر تاریخ باستان باشد جدی هم نمیگیرم. به یک دلیل ساده و آن اینکه درقرن بیست و یکم و دراوج رشد تکنولوژی ارتباطات و اینهمه دم و دستگاه کامپیوترو  سل فن های رنگا و وارنگ و تلفن و تلویزیون و هزار جور دستگاه خبر پراکنی یک خبر را به صد شکل مختلف از صد منبع مختلف باید بشنوی و بنشینی با عقل خودت سر وته اش را بزنی و کلی با آن کلنجار بروی تا درست و غلطش را دربیاوری حالا فقط فکرکنید که دوهزارسال پیش اوضاع چه بوده است و چه کسانی خبر میساخته اند و خبر جعل میکرده اند و خبر رد و بدل میکرده اند و خبرپخش میکرده اند.
این است که تاریخ را به حال خود بگذاریم 
و فقط الان را نگاه کنیم این ساده تر است و درست تر
اسلام درحال حاضر درایران چیست ؟
اگر بخواهیم منصف باشیم . اگر بخواهیم بدون جهت گیریهای قیقاجی و چپ اندر قیچی که این روزها یک عده به آن مبتلا شده اند و بقول معرف  ازحرص ودشمنی و غیظ به ایکس و ایگرگ هی فحش به اسلام و بانیان اسلام و مسلمانان مبدهند و هرچه مستهجن تر وزشت تر با این پدیده مهم تاریخی اجتماعی برخورد میکنند و احساس افتخار و پیشرفت و رفتن به اوج قله های لائیتیسه و اینها هم میکنند به مساله مذهب و اسلام نگاه درست و بی طرفانه ای بیندازیم . همان است که گفتم  . 
بسادگی و روشنی میشود دید که اسلام بخشی از فرهنگ ایرانی است .
وقتی کسی از غرب با فرهنگ آمریکایی مثلا برود به ایران و بخواهد درمورد فرهنگ ایرانی ها بنویسد . چه چیزهایی را درنظر میگیرد ؟ مگر اولین چیزی که چشمش را گرفته است مساجد و گنبدهای فیروزه ای نبوده اند ؟مگر بازارها ی مسقف و مناره های آبیرنگ نبوده اند ؟ مگر حیاط های خانه ها با دیوارهای بلند و زنانی که لباسشان بهرصورت متفاوت از زنان کشورهای غربی است و حتی بدون اجبارهم ( اگرروزی این اجباربرداشته شود ) عده ای دوست دارند چادری سر کنند و یا شالی روی موهایشان ببندند . مگر اسامی شان اکثرا بخصوص درمردها اسامی پیشوایان مذهبی شان نیست ؟
 مگر !!هنوز اکثریت زن ها و مردهای جوان به هنگام ازدواج قرآن سرسفره شان نمیگذارند و ملایی کلمات عقد را برایشان  نمیخواند ؟ مگر به هنگام مرگ هنوز اکثریت مردم ازمراسم مذهبی مخصوص خاک سپاری استفاده نمی کنند ؟ چند درصد افراد مثلا وصیت می کنند که بدون این مراسم به خاک سپرده شوند ؟
والبته کلمات و ضرب المثل ها و شعرها یی که بطور روزانه همه برای امور مختلف زندگیشان بکار می برند . کلمات مذهبی برای انجام کارهای سنگین  مثل یا علی - یا ابوالفضل - کلماتی برای سوگند مثل به قمر بنی هاشم یا به امام حسین و ..به علی ... و نظایر آن . کلمات نفرین و آفرین مثل زهرا پشت و پناهت یا علی بهمراهت . برای دعوت حتی کلمه مرسوم دربعضی شهرها بسم الله است . به جای بفرما ئید . و اینهمه کلمات مذهبی که درفرهنگ ایرانی است شاید حتی بیشتر ازفرهنگ عرب باشد 
حالا چطور یک عده یعنی همان ایران پرست ها بالکل میخواهند این فرهنگ را نادیده گرفته و آنرا نتیجه تجاوز عرب ها به ایران .بدانند و اساسا و اساسا این ها را کار خود ایرانی ها به حساب نمی آورند .
آیا بواقع هیچ جایی دیده اند که اینها بنویسید بله عمر نماینده ای به ایران فرستاد برای گفتگو با شاه ساسانی یزدگر د سوم . او گرفت آن نماینده را سربریدو با تبختر و غرور گفت که  هیچ حرفی با عربها ندارد ( درست کاری که خمینی ابتدای انقلاب با صدام حسین کرد !) بعد عربها حمله کردند و شاه ساسانی مست و ملنگ گذاشت و دررفت مثل شاه محمدرضا پهلوی والبته پدرش و کشوررا گذاشت برای عربها . . والبته ارتش قدرقدرتش هم لابد گذاشتند وفرارکردند . اگرنه چطور یک عده بادیه نشین آنطور که میگویند توانستند چنان کشورعظیمی را تسخیرکنند؟
ادامه دارد