Javdanehha جاودانه ها
تابلوی آفرینش از میکل آنژ
حقیقت اش من خودم را
انسانی مذهبی به معنای رایج کلمه نمیشناسم . نمیگویم که هیچگاه تعصب مذهبی نداشته
ام اما تلاش کرده ام که این تعصبات را که مسلما زاده جغرافیا و محیط و نحوه پرورش
و عواطف قومی و فامیلی است را بخصوص درسالهایی که درایران نبوده ام کم رنگ تر کنم
و عاقلانه تر و علمی تر بیندیشم
.
مذهب برای من بخشی از
فرهنگ ایرانی است .
این را قبلا هم گفته بودم . فرهنگ مردم ایران را بدون مذهب و بخصوص
بدون اسلام نمیشود تصور کرد . اساسا نمیشود تعریفش کرد . فرهنگ مجموعه ایست از آنچه
انسان های یک محدوده جغرافیایی خلق کرده اند وبه مرور زمان برآن افزوده و از آن
زدوده اند ، پالایش اش کرده اند و برحسب شرایط زندگیشان با آن زیسته اند و به آن
خو گرفته اند و دوستش داشته اند و شده است بخشی از هویت آنها .مردم هرسرزمینی
درکنار عشقی که به سرزمین و محل زادگاهشان و اقوام و آشنایانشان دارند به فرهنگ
جامعه خویش هم عشق می ورزند و سعی درحفظ و حراست آن دارند و از نابودیش
جلوگیری میکنند . روش های زندگی همچون شیوه لباس پوشیدن همچون شیوه غذا خوردن و
نوع غذا . عادات ورفتار وسلیقه ها .
چیزهایی که دوست دارند و چیزهایی که دوست ندارند .وقتی وارد شهری
میشوید از بناهای آن شهر از بوهاو عطرها و رنگ ها درآن شهرو از شیوه سخن گفتن مردم
آنجا میتوانید به فرهنگ آنجا پی بیرید . مسلما شما هیچگاه یک شهر عربی درآفریقا را
با یک شهر درانگلستان را از این نظر اشتباه نمی گیرید . بوی ادویه جات بازارهای
شهرهای عربی لباس های بلند مردها و زن ها ، سرپوش های زنها و البته
زبانی که با آن سخن میگویند . اینها بروشنی تفاوت فرهنگ ها را نشان میدهد . ممکن
است شما دریک شهر عربی کامپیوتر هم ببینید همچنانکه دریک شهر درانگلستان می بینید
یا اتوبوس یا تاکسی و یا هواپیما . اینها دستاوردهای علمی تاریخی بشرند که متعلق
به همه انسان ها هستند ویا میشود گفت که دراختیار ودرخدمت همه انسان ها
درآمده اند وفرق چندانی در جوامع مختلف ندارند . اما نام هایی که برای این
ساخته های علمی بکار می رود درشهر عربی چیزدیگریست و دربسیاری موارد معادل مثلا
انگلیسی آن نیست . و به همین خاطر است که دستاوردهای علمی انسان ویژگی ها
جغرافیایی کمتری دارند تا دستاوردهای فرهنگی آن
مذهب و بطور خاص
اسلام بخشی از فرهنگ ایرانی است . این را البته ایران پرست های چند آتشه جدید قبول
ندارند . آنها ایرانی را می
پرستند که دین نداشته است !هیچگاه اصلا مذهب نداشته است و اگر هم داشته است یک
مذهب خیلی ملوس و پاک و پاکیزه و لطیف و بی ضرر داشته است . به اسم کردار
نیک و رفتار نیک و گفتار نیک . این ایران پرست ها فقط چیزهای خوب ایرانی را می
پرستند . و کاربا بدهایش ندارند
.
آنها بشدت از حمله
اعراب به ایران شکایت می کنند و هرچه بدی و زشتی و ناهنجاری درتاریخ دوهزارساله
ایران به وقوع پیوسته است را به گردن عربها می اندازند . همان شاهان ساسانی که گذاشتند
و فرار کرد ندو ایران را بدست عرب ها دادند را هم همچنان مقدس و خوب و گرامی
میدانند . یک بار من ازیکی از اینها سئوال کردم که آخر هموطن من . عربها بد
بودند آمدند کشورمارا گرفتند . ولی چرا ما دفاع نکردیم . چرا نایستادیم چرا
شکستشان ندادیم . مگر نمیگویی که آنها وحشی و بادیه نشین و تازی و نفهم و اینها
بودند و تعدادشان هم زیاد نبود . پس چطور مثلا همان شهر های بزرگی که دربست عربها
سوزاندند و کشتند و همه کارکردند هیچ مقاومتی نکردند و ایستادند تا عربها تا
نفرآخر را بکشند و همه کتاب خانه ها را بسوزانند و ...اینهمه جمعیت چطور ایستادند
تا کشورشان را از دستشان درآورند و البته همین داستان درزمان حمله مغول ها هم
بهمین صورت تکرار شد . آمدند و کشتند و بردند و خوردند وسوزاندند و ما
ایرانی ها مثل مجسمه های یخی ایستادیم و تماشا کردیم .بهرصورت از دوحال خارج نبوده
است . یا اینکه اجداد ما مقاومت کرده اند و جنگیده اند که آنها هم لابد یک عده را
کشته اند . و یا اینکه ایستاده اند ودفاعی نکرده اند و تسلیم شده اند که این خودش
قابل سرزنش است و بیشتر از حمله اعراب که باید برای ما ایرانی ها باعث سرشکستگی و ننگ
باشد نه برای عربها که به مقصو دخودرسیدند
. .!!
من زیاد تاریخ
نمیدانم و نمیخوانم و اصلا تاریخ را بخصوص اگر تاریخ باستان باشد جدی هم
نمیگیرم. به یک دلیل ساده و آن اینکه درقرن بیست و یکم و دراوج رشد تکنولوژی
ارتباطات و اینهمه دم و دستگاه کامپیوترو سل فن های رنگا و وارنگ و تلفن و
تلویزیون و هزار جور دستگاه خبر پراکنی یک خبر را به صد شکل مختلف از صد منبع
مختلف باید بشنوی و بنشینی با عقل خودت سر وته اش را بزنی و کلی با آن کلنجار بروی
تا درست و غلطش را دربیاوری حالا فقط فکرکنید که دوهزارسال پیش اوضاع چه بوده است
و چه کسانی خبر میساخته اند و خبر جعل میکرده اند و خبر رد و بدل میکرده اند و
خبرپخش میکرده اند.
این است که تاریخ را
به حال خود بگذاریم
و فقط الان را نگاه
کنیم این ساده تر است و درست تر
اسلام درحال حاضر
درایران چیست ؟
اگر بخواهیم منصف
باشیم . اگر بخواهیم بدون جهت گیریهای قیقاجی و چپ اندر قیچی که این روزها یک عده
به آن مبتلا شده اند و بقول معرف ازحرص ودشمنی و غیظ به ایکس و ایگرگ هی فحش
به اسلام و بانیان اسلام و مسلمانان مبدهند و هرچه مستهجن تر وزشت تر با این پدیده
مهم تاریخی اجتماعی برخورد میکنند و احساس افتخار و پیشرفت و رفتن به اوج قله های
لائیتیسه و اینها هم میکنند به مساله مذهب و اسلام نگاه درست و بی طرفانه ای
بیندازیم . همان است که گفتم
.
بسادگی و روشنی میشود
دید که اسلام بخشی از فرهنگ ایرانی است
.
وقتی کسی از غرب با
فرهنگ آمریکایی مثلا برود به ایران و بخواهد درمورد فرهنگ ایرانی ها بنویسد . چه
چیزهایی را درنظر میگیرد ؟ مگر اولین چیزی که چشمش را گرفته است مساجد و گنبدهای فیروزه
ای نبوده اند ؟مگر بازارها ی مسقف و مناره های آبیرنگ نبوده اند ؟ مگر حیاط های
خانه ها با دیوارهای بلند و زنانی که لباسشان بهرصورت متفاوت از زنان کشورهای غربی
است و حتی بدون اجبارهم ( اگرروزی این اجباربرداشته شود ) عده ای دوست دارند چادری
سر کنند و یا شالی روی موهایشان ببندند
. مگر اسامی شان اکثرا بخصوص درمردها اسامی پیشوایان مذهبی شان نیست ؟
مگر !!هنوز اکثریت زن
ها و مردهای جوان به هنگام ازدواج قرآن سرسفره شان نمیگذارند و ملایی کلمات عقد را
برایشان نمیخواند ؟ مگر به هنگام مرگ هنوز اکثریت مردم ازمراسم مذهبی مخصوص
خاک سپاری استفاده نمی کنند ؟ چند درصد افراد مثلا وصیت می کنند که بدون این مراسم
به خاک سپرده شوند ؟
والبته کلمات و ضرب
المثل ها و شعرها یی که بطور روزانه همه برای امور مختلف زندگیشان بکار می برند .
کلمات مذهبی برای انجام کارهای سنگین مثل یا علی - یا ابوالفضل - کلماتی
برای سوگند مثل به قمر بنی هاشم یا به امام حسین و ..به علی ... و نظایر آن . کلمات نفرین و آفرین
مثل زهرا پشت و پناهت یا علی بهمراهت . برای دعوت حتی کلمه مرسوم دربعضی شهرها بسم
الله است . به جای بفرما ئید . و اینهمه کلمات مذهبی که درفرهنگ ایرانی است شاید
حتی بیشتر ازفرهنگ عرب باشد
حالا چطور یک عده
یعنی همان ایران پرست ها بالکل میخواهند این فرهنگ را نادیده گرفته و آنرا نتیجه
تجاوز عرب ها به ایران .بدانند و اساسا و اساسا این ها را کار خود ایرانی ها به
حساب نمی آورند
.
آیا بواقع هیچ جایی دیده اند که اینها بنویسید بله عمر نماینده ای به ایران فرستاد برای گفتگو با شاه ساسانی یزدگر د سوم . او گرفت آن نماینده را سربریدو با تبختر و غرور گفت که هیچ حرفی با عربها ندارد ( درست کاری که خمینی ابتدای انقلاب با صدام حسین کرد !) بعد عربها حمله کردند و شاه ساسانی مست و ملنگ گذاشت و دررفت مثل شاه محمدرضا پهلوی والبته پدرش و کشوررا گذاشت برای عربها . . والبته ارتش قدرقدرتش هم لابد گذاشتند وفرارکردند . اگرنه چطور یک عده بادیه نشین آنطور که میگویند توانستند چنان کشورعظیمی را تسخیرکنند؟
آیا بواقع هیچ جایی دیده اند که اینها بنویسید بله عمر نماینده ای به ایران فرستاد برای گفتگو با شاه ساسانی یزدگر د سوم . او گرفت آن نماینده را سربریدو با تبختر و غرور گفت که هیچ حرفی با عربها ندارد ( درست کاری که خمینی ابتدای انقلاب با صدام حسین کرد !) بعد عربها حمله کردند و شاه ساسانی مست و ملنگ گذاشت و دررفت مثل شاه محمدرضا پهلوی والبته پدرش و کشوررا گذاشت برای عربها . . والبته ارتش قدرقدرتش هم لابد گذاشتند وفرارکردند . اگرنه چطور یک عده بادیه نشین آنطور که میگویند توانستند چنان کشورعظیمی را تسخیرکنند؟
ادامه دارد