صلح و آزادي بر عليه جنگ و اختناق
مقاومت مردم ايران و شوراي ملي مقاومت مبارزه براي سرنگوني رژيم ضد بشري آخوندي را با اين دوشعار كه البته دوروي يك سكه هستند شروع كرده، به پيش ميبرد .وترديدي ندارد كه اين رژيم سفاك را با همين دوشعار بزير خواهد كشيد.
در وراي دلائل آرماني، طرح اين دوشعار، پاسخي است سياسي و استراتژيك به سرنگوني اين رژيم. چراكه آخوندها كه براي ادامه حاكميت ضد تاريخي خود به سركوب واختناق مطلق نياز مند است، مثل هر ديكتاتور ديگر بدليل محروم بودن از حمايت و پايگاه مردمي خواه ناخواه بايد به يك اهرم خارجي تكيه كند. برخوردار از تجارب ضد مردمي ديكتاتوري سلطنتي و نيز بدليل ماهيت قرون وسطايي، نه مي توانست و نه مي خواست براي اعمال ديكتاتوري و سركوب به كشورهاي غربي تكيه نمايد. از اين رو از اولين روزهاي حاكميت، تلاش كرد با برخورداري از خصوصيت ويژه رژيمش يعني حاكميت تحت نام اسلام رژيمها و جريانهاي بنيادگرا و تروريست را به مثابه وزنه تعادل خارجي جهت سركوب داخلي بكار بگيرد.
در واقع سركوب مطلق و جنگ افروزي و صدور تروريزم اهرمهاي حاكميت ضد مردمي ولايت سفياني فقيه براي نقض حاكميت ملي مردم ايران است.
اين است دليل طرح شعار رفتن به قدس از طريق كربلا توسط خميني دجال و اتكاء به جنگ ايران و عراق به مثابه عامل حيات بخش و نعمت الهي و تلقي از آتش بس در جنگ ايران وعراق بعنوان جام زهر.
پافشاري بر صلح برعليه جنگ افروزي رژيم
مقاومت ايران با درك همين خصوصيت ويژه رژيم از آنجا كه آزادي را بعنوان شعار آرماني و در عين حال هدف سياسي خود قرار داده بود صلح را بعنوان روي دوم سكه شعار آزادي مطرح نمود و براي آن تا امروز جنگيده، و البته در اين مسير سنگينترين بهاء را پرداخته است، در مقابل رژيم آخوندي كه جنگ را سرپوش اختناق مردم ايران كرده بود.
نحوه برخورد مقاومت با جنگ ايران و عراق و همچنين با مقوله اتمي رژيم دو رويكرد بارز از همين سياست صلح شوراي ملي مقاومت و مقاومت ايران مي باشد.
اين مهم بدليل يك خصوصيت ديگر خميني و جريان آخوندي يعني دجاليت و عوامفريبي، هم بسيار حياتي و در عين حال بسيار سخت و نيازمند پرداخت و فداكاري خاص در اين مسير بوده است. فراموش نكنيم كه چگونه خميني توانسته بود با دجاليت، جنگ ايران و عراق را حتي پس از عقب نشيني عراق از خاك ايران همچنان به مثابه يك جنگ ميهني! و اسلامي! تقريبا به تمامي گروه هاي سياسي تحميل كند بطوريكه كسي جرات نمي كرد قدم جلو بگذارد و جنايات رژيم در رابطه با جنگ افروزي را افشاء نموده اين جنگ را غير عادلانه، ضد ايراني و ارتجاعي بنامد. اما شوراي ملي مقاومت و قبل از هركس مسئول شورا بدور از هر نوع فرصت طلبي و نان به نرخ روز خوردن و بدون ترس از انواع توطئه ها و ماركهاي آخوندي، با شجاعت بي نظيري بلافاصله اعلام كرد كه از روز خروج نيروهاي عراقي از خاك ايران و اعلام آمادگي دولت عراق براي پذيرش صلح، اين جنگ، ضد ميهني ، ضد اسلامي و ضد انساني است. و در مقابل جنگ طلبي رژيم سياست صلح را پيش برد و ماسك دجاليت را از چهره خميني دريد و نشان داد كه خميني و باند آخوندهاي حاكم در جريان جنگ فقط قاتل حرث و نسل براي تداوم حاكميت نامشروع ديكتاتوري مذهبي هستند و تنها چيزي كه برايشان مطلقا مهم نيست ايران، ايراني، مليت و وطن است البته شورا گام را از اين هم فراتر نهاد و طرح صلح شوراي ملي مقاومت را اعلام نمود كه از طرف دولت وقت عراق بعنوان مبناي مذاكرات صلح پذيرفته شد. بدينوسيله مردم ايران به روشني ديدند كه جنگ ، اجتناب پذير و صلح در دسترس است.
ارتش صلح و آزادي
تشكيل ارتش آزاديبخش ملي ايران، ارتش صلح و آزادي، در كنار مرزهاي ميهن در عراق ادامه همين سياست صلح بود. در واقع رژيم ضد بشري خميني با اصرار بر ادامه جنگ ضد ميهني آخوندها با عراق و سرباز زدن مستمر از صلح علي رغم پافشاري عراق و خواست جامعه جهاني، خود اين امكان را بوجود آورد كه مقاومت ايران به مثابه حافظ و نگهبان منافع ملي مردم ايران از شرايط سياسي مساعد بوجود آمده در مرزهاي ايران وعراق براي خاتمه جنگ و سرنگوني رژيم و بازگردانيدن حاكميت ملي به مردم ايران استفاده كند. تاسيس ارتش آزاديبخش ملي ايران به مثابه بازوي استوار و پر اقتدار خلق قهرمان ايران پاسخ كوبنده اي بود به سياست جنايتكارانة اصرار بر ادامه جنگ و ريختن صدها هزار كودك و جوان و فرزندان ايران در تنور جنگ و انهدام و ويراني شهرها و قصبات بي شمار در جنوب و غرب مملكت و نابود كردن بيش از هزار ميليارد دلار از ثروتهاي مردم ايران.
جام زهر آتش بس
در واقع مقاومت مردم ايران ازسويي با افشاي جنگ افروزي رژيم در شرايطي كه صلح در دسترس بود قدرت رژيم براي سازمان دادن امواج بشري و ريختن آنها به تنور جنگ را كمر شكن كرد و رژيم را از اصليترين تاكتيك ضد بشري خود براي ادامه جنگ افروزي در جبهه ها محروم نمود. از سوي ديگر عمليات قهرمانانه ارتش آزاديبخش ملي ايران از مرزهاي ميهن و ضرباتي كه بر پيكر دستگاه سركوب و جنگ افروز سپاه پاسداران و مراكز جهل و جنايت وارد مي كرد آسيب پذيري رژيم را بر ملا نمود و نور اميد در دل مردم ايران و حتي سربازاني كه مجبور شده بودند در جبهه ها حضور يابند را فروزان كرد. تا آنجا كه درنهايت ارتش صلح و آزادي با آزاد سازي مهران جام زهر آتش بس را به حلقوم امام دجال و جلاد ريخت. فراموش نكرديم كه شعار امروز مهران، فردا تهران از همان شهرآزاد شده مهران همراه با صداي تانكهاي ارتش آزاديبخش كه قطعا بيت العنكبوت خميني مي رسيد لرزه سرنگوني را بر اندام نظام آخوندي انداختو طلسم جنگ طلبي رژيم را شكست. و اين چنين بود كه خميني مجبور به سر كشيدن جام زهر شد.
آغاز عقب نشيني جديد
امروز ما مجددا شاهد هستيم كه رژيم دجال و جلاد آخوندي در معرض سر كشيدن جام زهر جديدي يعني كنار گذاشتن سياست بمب سازي قرار گرفته است. هرچند كه توافق ژنو فقط اولين گام در اين مسير است و هنوز تثبت نشده و سرنوشت اين گام كه قطعا در معرض توطئه ها و فريبكاريهاي رژيم از سويي و سياست سازشكارانه و غير قاطع غرب (اگر آنچنان كه تا امروز بوده ادامه يابد) قرار دارد و نمي توان بر حوادث پيشي گرفت و هنوز سرانجام اين گام را با قاطعيت نمي توان پيش بيني كرد.
با اينحال امروز بسياري در سراسر جهان از اين امر استقبال مي كنند كما اينكه متقابلا خامنه اي ولي فقيه رژيم كه بهتراز هركس ميداند كه هرگام به سمت كنار گذاشتن بمب اتمي يك گام در راستاي مرگ رژيم است، قطعا بشدت در هراس از نتايج اين عقب نشيني بسر مي برد. واضح است تمامي كسانيكه سرنوشت و منافع خود را به بقاء ولايت فقيه در ايران گره زده اند نمي توانند از اين امر خوشنود باشند. ترديدي نيست كه مردم و مقاومت ايران برنده اول اين ميدان و آخوندها و همپيمانان تروريست ، بنياد گرا و ديكتاتورش در سراسر جهان بخصوص بشار ومالكي بازنده اول مي باشند.
افشاي ماهيت سياست هسته اي رژيم
ولي بدون شك آخوندها و جامعه بين المللي خود به خود به اين نقطه و توافق ژنو نرسيدند در ايران هرآنچه اتفاق مي افتد قبل از هرچيز نتيجه ستيز و نبرد بين رژيم از سويي و مردم و مقاومت يعني آلترناتيو وهماورد آن از سوي ديگر مي باشد:
تا آنجا كه به رژيم بر ميگردد بخصوص بعداز جنگ ايران و عراق موضوع پروژه اتمي محور چالشهاي سياسي او در داخل و بخصوص در سطح بين المللي بود. كما اينكه در زمينه تكنيكي نيز جنگ عظيمي را براي سازمان دادن سريعترين پيشروي به سوي بمب اتمي پيش گرفته بود. و البته با بي رحمي، نان شب خانواده ها و كودكان ايراني را ميدزديد و در چاه ويل پروژه اتمي اش مي ريخت. در زمينه سياسي نيز درست مانند جنگ ايران و عراق تلاش مي كرد اين پروژه ضد مردمي را با روكش استقلال تكنولوژيكي، پيشرفت علمي و خودكفايي ملي بپوشاند. البته برعكس جنگ ضد ميهني با عراق، حتي از آغاز كمتر كسي اين حرفها را باور مي كرد ولي اين تبليغات خوراك مناسبي براي لابي هاي رژيم در خارج كشور جهت خدمت به تداوم اين پروژه فراهم مي كرد، كما اينكه برخي سياستهاي استعماري نيز بدليل منافع نامشروع اقتصاديشان از اين تبليغات دجالانه استقبال مي كردند. فراموش نكنيم كه بعضا برخي دولتمردان تا پذيرفتن داشتن بمب از طرف رژيم پيش رفته بودند.
درست رو در روي سياست و كاركردهاي فوق در راستاي كسب بمب اتمي توسط رژيم، مقاومت ايران اينبار نيز مانند جنگ ايران و عراق افشاء اين سياست ضد مردمي و ضد ملي و بشكست كشاندن پروسه بمب سازي رژيم را هدف چالشهاي خود در داخل و خارج كشور قرار داد. ابعاد نبرد مقاومت برعليه برنامه ساختن بمب اتمي رژيم را مي توان به شرح زير دسته بندي نمود:
- بلحاظ سياسي مقاومت ايران با يك كار گسترده توضيحي نشان داد كه هدف رژيم از دنبال كردن پروژه اتمي اش جنگ افروزي برعليه منافع مردم ايران و منطقه و برعليه صلح و امنبت جهاني مي باشد. و نشان داد كه تمامي دعاوي ديگر رژيم در اين رابطه منجمله اينكه ميخواهد از تلاشهاي اتمي براي تامين برق و ساير برنامه هاي صلح آميز استفاده كند دروغ و مردم فريبي است. مقاومت ايران با افشاء ماهيت تروريستي رژيم همه را به تهديد ناشي از قرارگرفتن خطرناكترين سلاح در دست خطرناكترين رژيم واقف نمود. كما اينكه متقابلا آنتي تز اين سياست ارتجاعي و جنگ افروزانه را با شعار ايران غير اتمي و قرار دادن آن ضمن برنامه هاي شوراي ملي مقاومت براي ايران آينده مطرح نمود. به اين ترتيب همه به خوبي دريافتند كه مردم و مقاومت ايران رو در روي رژيم آخوندي از يك ايران غير اتمي دفاع مي كند كه حاوي عالي ترين مصالح اقتصادي ، اجتماعي و سياسي مردم ايران و در عين حال ضامن صلح و امنيت در منطقه و جهان مي باشد. بارز ترين تأييد برملي وميهني بودن اين موضع وشعار ايران غير اتمي شعار مستمر مردم بپاخاسته و بخصوص زحمتكشان زجرديده از سياست هاي آخوندي بود كه درمقابل شعار آخوند ساخته «انرژي هسته اي حق مسلم ماست»نان شب را به عنوان حق مسلم خود اعلام ميكردند.
- بعد ديگر اين نبرد يك مبارزه افشاگرانه بود به اين معني كه شوراي ملي مقاومت، اين واقعيت را با كار توضيحي گسترده و افشاي ابعاد مختلف پروژه هاي تروريستي و جنگ افروزانه رژيم در مقابل افكار عمومي قرار داد كه تلاش رژيم براي بدست آوردن بمب اتمي قابل مقايسه با هيچ كشور ديگري در جهان نيست. يعني نشان داد كه اين سلاح براي رژيم يك وسيله تدافعي نبوده بلكه در خدمت سياست تجاوزكارانه صدور بنياد گرايي و تروريزم و جنگ افروزي مي باشد. مقاومت ايران تنها طرفي در سطح جهاني و داخلي بود كه به روشني از اين واقعيت دفاع مي كرد كه رژيم ضد بشري آخوندي براي بقاء حيات ننگيننش و بدليل ضعفهاي تاريخي اش محكوم به پيش گرفتن اين سياست تجاوزكارانه مي باشد. اين روشنگري به رژيم اجازه نداد كه با شبيه سازيها و عوامفريبي پروژه اتمي خود را در رديف برنامه هاي ساير كشورها قرار دهد.
- ولي بدون ترديد قوي ترين اهرم بر عليه پروژه بمب سازي رژيم، عبارت بود از افشاء مستمر ماهيت برنامه هاي اتمي رژيم و نشان دادن اينكه سمت گيري تمامي چالشهاي رژيم ساختن بمب اتمي در اسرع وقت است. شوراي ملي مقاومت به اين منظور سايه به سايه: شوراي عالي امنيت رژيم، سپاه پاسداران، وزارت دفاع و تمامي ارگانهاي درگير رژيم در پروژه هاي هسته اي را بلحاظ اطلاعاتي تعقيب مي كرد. خوشبختانه به يمن پايگاه گسترده مردمي و توان و تجربه عظيم اطلاعاتي و سازماندهانه مقاومت در داخل كشور و نيز بدليل تنفر مردم ايران از اين رژيم و برنامه هاي اتمي اش مقاومت ايران موفقيتهاي چشمگيري در زمينه كشف سايتها فعاليتها و شبكه هاي مخفي رژيم كه درخدمت پروژه هاي اتمي اش بودند بدست آورد. و از اين طريق توانست افكار عمومي جهاني و جامعه بين المللي و بخصوص سازمان انرژي اتمي را در اين رابطه آگاه و هوشيار نمايد. البته در اينجا بايد قبل از هرچيز در مقابل روانهاي پاك تعداد زيادي از اعضاء شبكه هاي اطلاعاتي مجاهدين در ارگانهاي مختلف رژيم سر تعظيم فرود آورد كه با فداكاري بي نظير و شجاعت ستايش انگيزي تمام هستي خودرا براي منافع مردم ايران و بر عليه رژيم در طبق اخلاص قرار دادند. به راستي كه اينها بطور خاص الخاص قهرمانان و شهداي تحقق شعار صلح هستند. منظور كساني است كه در شبكه هاي اطلاعاتي مجاهدين در داخل كشور بلاخره شناسايي شده، تحت تعقيب قرار گرفتن و بلاخره پس از دستگيري و تحمل شكنجه هاي بسيار به شهادت رسيدند.
موانع مسير افشاي سياست بمب سازي رژيم
بايد يادآوري كنيم كه مسير افشاي پروژه هاي اتمي رژيم و بر ملاء كردن اينكه تمام فعاليتهاي ظاهرا غير نظامي رژيم در زمينه اتمي فقط و فقط پوش بمب سازي اوست، راهي هموار و بدون مانع نبود. علاوه بر تمامي سختي هاي بدست آوردن اطلاعات از درون يك رژيم ديكتاتوري و بسته و سركوبگر تازه وقتي اين اطلاعات بدست مي آمد در صحنه سياسي و بين المللي با مانع دولتهاي مماشاتگر و طرفهاي ذينفع و لابي هاي رژيم روبرو مي شد كه مي كوشيدند با پراكندن اطلاعات غلط و يا دروغ و يا زير علامت سؤال بردن افشاگريهاي مقاومت چالشهاي افشاگرانه ما را خنثي سازند. و يا اينكه حتي منكر اين واقعيت شوند كه رژيم در صدد ساختن سلاح اتمي است و يا به دروغ براي رسيدن رژيم به بمب اتمي زمانبنديهاي بسيار دور و دراز مطرح نمايند و عملا جامعه بين المللي و دستگاههاي اطلاعاتي را وارد خواب خرگوشي كنند.
ولي بهرحال خوشبختانه به يمن ايستادگي مقاومت و افزايش حجم روشنگريهايش بخصوص بعداز افشاي مراكز اتمي رژيم در نطنز و اراك و اصفهان در سال1381 (2002 ) به تدريج افكار عمومي و جامعه بين المللي اين واقعيت را جدي گرفت و فشار بر روي رژيم افزايش يافت. و بالاخره رژيم را به نقطه فعلي رساند و آنرا مجبور كرد كه اولين گام را در رابطه با پروژه هاي بمب سازي اش به عقب بردارد. البته همانطور كه رئيس جمهور برگزيده مقاومت در رابطه با اين عقب نشيني اظهار كرده است « اگر قدرتهاي جهاني فارغ از ملاحظات اقتصادي و سياسي با قاطعيت عمل ميكردند، ميتوانستند در همين دور از مذاكرات، پروژه بمب سازي رژيم را بهطور كلي از كار بيندازند.».
هشدار
ياد آوري مي كنيم كه در واقع كشورهاي غربي درست بدليل ملاحظات اقتصادي و سياسي براي مدت طولاني تمامي ياغي گريهاي اين رژيم برعليه قوانين و قعطنامه هاي شوراي امنيت سازمان ملل را تحمل كرده و اجازه داده اند كه رژيم به سطح بسيار خطرناك فعلي در آمادگي براي ساختن بمب اتمي برسد. در واقع شوراي امنيت از 31 ژوئيه 2006 تا 9 ژوئن 2010 تعداد 6 قعطنامه بر عليه فعاليتهاي هسته اي رژيم به تصويب رسانده كه آخوندها همگي آنها را ناديده گرفتند. و البته متاسفانه بنا بر دلايلي كه ذكر شد جامعه بين المللي نيز اين ياغي گري را تحمل كرده است.
درست بهمين دليل همينجا بر هشدار خانم مريم رجوي در همين رابطه تاكيد مي كنيم كه اظهار داشته: « در آينده هم مانند گذشته، ميزان عقب نشيني اين رژيم و دست كشيدنش از بمب اتمي و تبعيت آن از التزامات بين المللي، دقيقاً به ميزان قاطعيت و ايستادگي جامعه جهاني در برابر مطامع شوم و فريب كاريهاي ذاتي اين رژيم، بستگي دارد. ». مريم رجوي باز هم تاكيد كرده است كه: « هرگونه سستي و تعلل و كوتاه آمدن از سوي جامعه بين المللي باعث مي شود كه خامنه اي بار ديگر با فريبكاري و تقلب به سمت توليد بمب اتمي پيش برود. رژيم ملايان هيچگاه فعاليتهاي اتمي خود را طبق معاهده منع گسترش تسليحات اتمي (NPT ) بهطور داوطلبانه به آژانس بين المللي انرژي اتمي گزارش نكرده».
البته شوراي ملي مقاومت بارها حساستر از گذشته رژيم را بلحاظ اطلاعاتي زير نظر خواهد گرفت تا مانع از فريبكاري آن و گمراه كردن مجدد جامعه بين المللي و ادامه دادن به پروژه بمب سازي بر عليه صلح و امنيت در منطقه و جهان بشود.
نبايد فراموش كرد كه مهم تر از همه اين واقعيت است كه مصالح عاليه مردم ايران در گرو تحقق شعارهاي صلح و آزادي است كه بدون شك فقط با سرنگوني اين رژيم محقق خواهد شد . صلح همانقدر كه در برگيرنده مصالح عاليه مردم ايران است طناب داري است كه رژيم را به سرنوشت تاريخي اش در كنار بقيه ديكتاتورها يعني حذف شدن از تاريخ دچار خواهد كرد.