۱۳۹۲ مهر ۲۶, جمعه

روزنامه گاردين: جان بولتون:ما قادر به سنجش صحت وعده هاي ايران سر تسليحات هسته اي نيستيم و نبايد به آن اعتماد كنيم

 
 
تاریخ ایجاد در 26 مهر 1392
به دود استتار مدره نمايي اعتنايي نكنيد. تحريمها شكست خورده اند، لذا گزينه‌هاي ما بسيار عريان است: يا از نيروي نظامي استفاده كنيم و يا به تهران اجازه بدهيم كه به بمب دست يابد.

بازگشايي دور ديگري از مذاكرات با ايران در رابطه با برنامه تسليحات هسته اي اين كشور، تهديدات زيادي را متوجه تلاشهاي منع تكثير تسليحاتي از طرف آمريكا ميكند. كارزار گسترده تبليغاتي تهران، كه روي ميانه رو بودن رئيس جمهور جديدش حسن روحاني تأكيد دارد، ظاهراً كارآيي داشته است، و افراد ساده لوح را در آمريكا و اروپا نرم كرده است.
همانطور كه در تكرارهاي قبلي اين خيمه شب بازي كه اكنون در ژنو بازگشايي ميشود ديده شد، موضع ايران در مذاكرات از اشتباهات مكرر خودمان بهره ميبرد. آيت الله ها فقط نياز دارند كه از همين خطاهاي تحميل ناشده خودمان استفاده كنند، و پيروزي كه شايسته آن نيستند را بدست بياورند. محرز ترين خطاهايي را كه ايران مشتاق سوء استفاده از آن است را در نظر بگيريد.
اول اينكه هم پرزيدنت اوباما و هم بوش اين امتياز را كه ايران حق داشتن برنامه هسته اي ”صلح آميز“ براي توليد نيرو يا تحقيقات علمي را دارد به آن دادند. ولي تحت معاهده منع تكثير هسته اي (
NPT)، اين ديدگاه كاملاً اشتباه است. بدليل دنبال كردن توليد تسليحات هسته اي براي بيش از دو دهه، ايران از مفاد كليدي قرارداد NPT ، و بطور خاص از تعهدي كه خودش آزادانه براي اينكه يك كشور غير هسته اي باشد پذيرفت سرپيچي كرده است. لذا بخشهايي از معاهده NPT  كه استفاده صلح آميز از نيروي هسته اي را مجاز ميشمارد شامل حال تهران نميشود.
فراتر از تعبير و تفسير مفاد معاهده
NPT، تاريخچه دراز مدت بي اعتنايي ايران به التزاماتش و دروغ گفتن در رابطه با برنامه هسته اي اش بدون هيچ ترديدي نشان ميدهد كه ايران قابل اعتماد نيست. چه دليل قابل تصوري وجود دارد كه تعهد امروز ايران براي خودداري از توليد تسليحات هسته اي را باور كنيم، در حاليكه آيت الله ها اينقدر تعهدات قبلي را زير پا گذاشته‌اند؟ فقط در صورتيكه اعتبار [يا صداقت - م]  هيچ ارزشي نداشته باشد، ”تعهد“ آتي احتمالي ايران داراي ارزش خواهد بود.
دوم اينكه با دادن مجوز غني سازي اورانيوم، داشتن رآكتورهاي هسته اي، يا داشتن توانمندي بازتوليد سوخت اتمي به ايران، غرب هم به برنامه هسته اي ايران مشروعيت ميبخشد و هم تضمين ميكند كه هر زمان كه خودش اراده كند جهت توليد تسليحات اقدام كند. مذاكره كنندگان اوباما سال گذشته اين امتياز را به ايران دادند كه اورانيوم را تا سطح مورد نياز براي رآكتورهاي اتمي غني كند. ولي غني سازي تا سطح مورد نياز براي رآكتورهاي اتمي 70 درصد مسير رسيدن به غني سازي مورد نياز براي بمب اتمي را در اختيار ايران قرار ميدهد. ”توقف“ غني سازي بالاتر از سطح رآكتور فقط در بهترين حالت چند هفته كار غني سازي را عقب مياندازد. دولت اوباما با عدم فهم قانونمنديهاي فيزيك غني سازي اورانيوم، خودش را مسخره عام و خاص كرده است.
سوم اينكه پاسخ عكس العملي كاخ سفيد مبني بر اينكه بازرسان بين المللي مانع از حركت سريع ايران به سمت توليد تسليحات خواهند شد كاملا خيال بافي است. با توجه به زير ساختهاي عميق و گسترده هسته اي كه ايران به سرعت در حال ساخت آن است، تهران فقط نياز دارد كه هر وقت خواست آژانس بين المللي انرژي اتمي (
IAEA) را اخراج كند و سپس بسرعت جهت توليد تسليحات اقدام كند. كره شمالي آژانس بين المللي انرژي اتمي (IAEA) را ده سال پيش اخراج كرد، و ايران هم حساب ميكند كه خواهد توانست همين كار را انجام دهد.
حتي با حضور
IAEA  در كشور، وسعت ايران و طبيعت كوهستاني آن، پنهان سازي فعاليتهاي جاري هسته اي آنرا بسيار ساده ميكند. بعنوان مثال با معادن مواد معدني ميتوان براحتي فعاليتهاي هسته اي را پنهان كرد؛ يا اينكه ايران ميتواند تأسيسات ديگري در مكاني ديگر مانند كره شمالي كه تا بحال 15 سال بر سر برنامه هاي موشكهاي باليستيك با آن همكاري كرده است احداث كند.
چهارم اينكه آنچه كه ايران بطور واقعي در كوتاه مدت ميخواهد، و به نظر ميرسد غرب قصد دادن آنرا دارد، خلاصي از تحريمهاي اقتصادي بين المللي است. غليرغم اينكه اين اقدامات باعث فشار اقتصادي به ايران شده اند، هيچ شواهدي دال بر اينكه مانع برنامه هسته اي شده باشند وجود ندارد. جيمز كلاپر (
James Clapper) مدير اطلاعات ملي اوباما در اوائل امسال به اين موضوع شهادت داد، و IAEA  نيز مكرراً تأكيد كرده است كه برنامه هسته اي ايران با سرعت نگران كننده اي در جريان است.
در حاليكه آمريكا و اروپا تأكيد دارند كه خواهان امتيازات متقابل در برابر هر گونه كاهشي در تحريمها هستند، ايران (با حمايت روسيه و چين) از موضع قدرت مذاكره ميكند. آيت الله ها از تلاشهاي ملتمسانه اوباما براي يك ”دست دادن“ و يا تماس تلفني با روحاني در جلسه ماه سپتامبر سازمان ملل بو ميكشند كه او گرسنه رسيدن به يك توافق است و اين به آنها اجازه ميدهد كه قبل از آنكه حتي يك واكنش سطحي نشان بدهند، از غرب امتياز مكش كنند [بگيرند].
مذاكره كنندگان ما از هم اكنون صحبت از ”مرحله بندي“ گامها توسط دو طرف ميكنند، كه در واقع به اين معنا است كه ابتدا ما امتياز ميدهيم، با اين اميد كه ايران بعدها امتياز قابل توجهي بدهد. در واقع سناريويي كه محتمل است عكس اين است: اوباما تحريمها را بطور قابل توجهي كاهش خواهد داد، كه برقرار كردن مجدد آن دشوار خواهد بود، و ايران دود و دم تحويل ما خواهد داد.
حتي بدتر از آن اين است كه اين تبادلات بدون تناسب ميتواند به درازا بكشد، و يك گنجينه ارزشمند ديگر بنام ”زمان“ به تهران بدهد، تا به ساخت تأسيسات هسته اي خودش ادامه بدهد.
يك استدلال تئوريك وجود دارد كه ميگويد شايد تحريمهاي اقتصادي درگذشته ميتوانست براي پايان دادن به تلاشهاي هسته اي ايران كافي باشد. ولي تجربه تاريخي ما نشان ميدهد كه محدوديتهاي اقتصادي بايستي داراي چندين پيش شرط باشد تا بتواند به اهداف ژئوپليتيك برسد. براي مؤثر بودن، تحريمها بايستي جامع و كامل باشند، بسرعت و بلادرنگ اعمال شوند، و بطور گسترده مورد تبعيت قرار گيرند و يا با پشتوانه نظامي اعمال شوند. هيچيك از اين شروط در مورد ايران بكار گرفته نشده است.
تحريمها بطور پراكنده و تدريجي اعمال شده اند، داراي قدرت اعمال غير پيوسته و ناكارآمد بوده اند، و غالباً از طرف حاميان ايران، منجمله روسيه و چين مورد بي اعتنايي قرار گرفته اند. لذا به همين منوال، حتي اگر تحريمهاي فعلي ادامه يابد يا تشديد شود، كه در شرايط فعلي بغايت نامحتمل است، كافي نخواهند بود.
ما فقط دو گزينه ناخوشايند داريم: يا ايران در آينده نزديك به سلاح هسته اي دست مي‌يابد، يا اينكه با بكارگيري نيروي نظامي پيشگيرانه، كه بدليل اصول جا افتاده دفاع از خود كاملا مشروع است، كنترل ايران روي سيكل سوخت هسته اي را درهم شكسته و از توليد تسليحات جلوگيري كنيم و يا حداقل آنرا كيفاً به تأخير بياندازيم. پرزيدند اوباما مكرراً گفته است كه ”همه گزينه ها روي ميز هستند“، كه تعبير استاندارد آن اقدام نظامي است. ولي، بخصوص بعد از سوريه، هيچكس بويژه آيت الله هاي تهران، حرف او را باور نميكند.
بطور پيشفرض اين وضعيت فقط اسرائيل را كه با ناآسودگي تمام شاهد مذاكرات امروز است باقي ميگذارد [اين جمله به نظر در متن اصلي ناتمام ميآيد چون به خودي خوب بي معني است. - م]
واقعيت اين است كه ما نميتوانيم به وعده هاي ايران مبني بر عدم توليد سلاحهاي هسته اي اعتماد كنيم و قادر به تأييد آن نيز نيستيم. في الواقع حتي الآن هم واشنگتن نميداند كه ايران با چه سرعتي ميتواند تعدادي سلاح هسته اي سر هم كند. ولي هدف تهران هيچاه يك برنامه كوتاه مدت [تعجيلي - م]  نبوده است. ايران درمقايسه با غرب وارد بازي دراز مدت تري شده است، زيرا نه از تحريمهاي ما ميترسد و نه از احمال حمله نظامي.
ناتواني ما در فهم اين استراتژي بارها و بارها ما را دچار عذاب كرده است. متأسفانه شايد ما در ژنو شاهد بازتكرار اين سناريو باشيم.
23مهر92
15 اكتبر 2013