۱۳۹۵ اسفند ۱, یکشنبه

گزارشی از ترور مجاهد خلق زهرا رجبی شهید دفاع از حقوق بشر در بیسمتین سالگرد شهادتش

Javdanehha       جاودانه ها

گزارشی از ترور مجاهد خلق زهرا رجبی شهید دفاع از حقوق بشر در بیسمتین سالگرد شهادتش




گرامی باد یاد زهرا رجبی شهید بزرگ دفاع از حقوق پناهندگان در سالگرد ترور وی بدست نیروی تروریستی سپاه پاسداران
گزارشی از ترور مجاهد خلق زهرا رجبی شهید دفاع از حقوق بشر در بیستمین  سالگرد شهادت وی نوشته مجاهد خلق هادی روشن روان و پیام مسئول شورای ملی مقاومت در بارهٌ ترور خواهر مجاهد زهرا رجبی شهید بزرگ دفاع از حقوق پناهندگان و مجاهد خلق علی مرادی- در انتهای این گزارش به نقل از نشریه ایران زمین شماره ۸۵
در روز اول اسفند ۱۳۷۴ خواهر مجاهد فائزه (زهرا) رجبی[لینک به مشخصات شهید سایت مجاهدشود] عضو شورای رهبری مجاهدین در استانبول توسط تروریستهای ولایت فقیه به شهادت رسید.
خواهر فائزه که از سال ۱۳۶۱ که اولین بار او را دیدیم تا لحظه شهادتش همواره از مسئولان مجاهدین خلق ایران بود. او در سال ۱۳۶۴ به عضویت هیئت اجرائی مجاهدین در آمد و بعداز انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین در سال ۱۳۶۸ و بدنبال آن تشکیل شورای رهبری مجاهدین بعنوان یکی از اعضای شورای رهبری مجاهدین انتخاب شد. وی در زمستان ۱۳۷۴ بعنوان مسئولیتش در دفاع از حقوق پناهندگان به ترکیه رفته بود که اول اسفند ۱۳۷۴ در استانبول بدست تروریست های خامنه ای جنایتکار به شهادت رسید.
افتخار اینرا داشته ام که در دو مقطع در ارتش آزادیبخش و در مأموریت های خارج از کشور تحت مسئول خواهر فائزه شهید بزرگ دفاع از حقوق پناهندگان باشم. بعداز ۲۰ سال که از شهادت این شیر زن مجاهد خلق میگذرد آموزشهای انقلابی که از او در کار و مسئولیت و ویژگیهای انقلابی و مجاهدی فدا، ایثار، نشاط انقلابی در هر شرایطی (بویژه در مشکلات) … برایم زنده و همچنان الگوئی برای چگونه مجاهد بودن است.
در سالگرد شهادت خواهر فائزه، شهید دفاع از حقوق بشر، گزارشی از طرح تروریستی این جنایت ارائه میشود:
سه‌شنبه‌شب اول اسفند ۱۳۷۴، دیپلومات تروریستهای رژیم آخوندی در ترکیه، به همراه سه تروریستی که به طور مستقیم از وزارت اطلاعات اعزام شده بودند، خواهر مجاهد زهرا رجبی (فائزه) عضو شورای رهبری مجاهدین و عضو شورای ملی مقاومت را، همراه با برادر مجاهد علی مرادی،
در طبقهٌ پنجم ALiیک آپارتمان در منطقهٌ فاتح استانبول به شهادت رساندند. بازپرس منطقهٌ فاتح، آقای سلیم اولوش، به‌محض دیدن صحنه گفت: «این جنایت یک ترور سیاسی است و این احتمال وجود دارد که توسط سرویسهای مخفی ایران کشته شده باشند». رسانه‌های ترکیه همگی از رد پای «سرویسهای اطلاعاتی ایران» در این ترور خبردادند


خواهر مجاهد زهرا رجبی، درطول سال ۷۴برای رسیدگی به وضعیت پناهندگان ایرانی درترکیه که در شرایط بسیار سختی به‌سرمی‌بردند، به ترکیه سفر می‌کرد. وی آخرین بار در ۸ بهمن ۷۴ به ترکیه رفت و قرار بود اوایل اسفند ترکیه را ترک کند.
دو طرح تروریستی
وزارت اطلاعات آخوندی پس از اطلاع از رفت و آمد وی به ترکیه، همزمان دو طرح تروریستی را در دستور کار خود قرار می‌دهد. طرح اول ربودن و طرح دوم ترور.
در جلسهٌ شنبه ۱۴ بهمن ۷۴، شورایعالی امنیت رژیم با شرکت اعضای اصلی و هم‌چنین سعید امامی معاونت امنیت وزارت اطلاعات و احمد وحیدی، فرمانده نیروی(تروریستی) قدس، قرار بر این شد که وزارت اطلاعات با همکاری نیروی قدس طرح آدمربایی را در دستور کار قرار دهد و چنان‌چه این طرح عملی نبود، طرح ترور را به اجرا بگذارند.
اطلاعات آخوندی برای به‌دست آوردن اطلاعات حضور و ترددهای مجاهد شهید زهرا رجبی در ترکیه، در صدد برآمد، ایادی و نفوذیهای خود را در میان پناهندگان و پناهجویان ایرانی و ایرانیان مقیم ترکیه فعال کند. به خصوص که بنا به طینت مأموریتی که زهرای شهید در ترکیه دنبال می‌کرد، ارتباطات گسترده‌یی با پناهجویان ایرانی داشت. از آن جایی که سازمان مجاهدین از سالها قبل دفتری در ترکیه نداشت، ارتباطات مستقیم و گستردهٌ خواهر مجاهد زهرا رجبی با پناهجویان ایرانی، اجتناب‌ناپذیر بود.

رضا معصومی برزگر، یک عامل اطلاعات آخوندی که در بین پناهندگان خود را به‌عنوان مخالف سرسخت رژیم و هوادار مجاهدین معرفی می‌کرد، تحت عنوان کمک به پناهندگان ایرانی موفق شد در ارتباط با خواهر مجاهد زهرا رجبی قرار گیرد. وی توانست در آخرین سفر، اطلاعات بیشتری از ترددها و محل اقامت زهرا رجبی به دست آورد.

برزگر معصومی که متولد ۱۳۴۱ در ارومیه است، در ترکیه به کارهای به‌ظاهر تجاری و ارسال کالاهای قاچاق به ایران، اشتغال داشت و آن‌طور که بعد معلوم شد، به طور مستمر در رفت و آمد به ایران بود. همسرش در ارومیه زندگی می‌کرد و گاهی برای دیدار وی به استانبول می‌رفت.
وزارت اطلاعات، معصومی را در سال ۷۳ به استخدام خود درآورده بود. یک دژخیم وزارت اطلاعات به‌نام سعید چوب تراش با نام مستعار اصغر آذری به‌همراه دو مزدور دیگر پس از ۷ ساعت مصاحبه با رضا معصومی در اطلاعات ارومیه، او را به عضویت وزارت اطلاعات درمی‌آورند و متعاقباً چند دورهٌ آموزشی از جمله در مورد ارتباطات و نفوذ جاسوسی برای او گذاشتند. بعداز آموزشهای لازم و تأمین ارتباطات ضروری وی را مجدداً روانهٌ ترکیه می‌کنند و شماره تلفن ۶۴۸۸۹۹ ارومیه را به‌عنوان سرپل به وی می‌دهند تا در ارتباط مستقیم با اصغر آذری (سعید چوب تراش) قرار بگیرد.
تیم شناسایی و نفوذ
یک عنصر مشترک دشمن در هر دو طرح تروریستی، استفاده از رضا معصومی بود، به‌همین منظور سعید چوب تراش، همان دژخیمی که رضا معصومی را استخدام کرده و با وی به‌خوبی آشنا بود، همراه با یکی از سردژخیمان وزارت اطلاعات در تهران، به‌نام رحیم افشار برای فراهم کردن مقدمات عملی این جنایت فجیع، به ترکیه رفتند.
سعید چوب تراش با نام مستعار اصغر آذری و با نام پاسپورتی مرتضی محسن‌زاده و شماره پاسپورت ۱۴۴۴۱۳۸، و رحیم افشار با نام پاسپورتی سعید کرامتی و باشماره پاسپورت ۱۴۴۴۴۴۵، در ۲۰بهمن ۷۴، وارد ترکیه شدند.
رحیم افشار و سعید چوب تراش به کمک رضا معصومی تیم نفوذ را تشکیل می‌دادند. فرمانده این تیم رحیم افشار بود. رحیم افشار و سعید چوب تراش که در هتل «بر» در استانبول مستقر شدند از ۲۲ بهمن ۷۴ تا اول اسفند هر روز با معصومی دیدار و مراحل مختلف این عملیات را هماهنگ می‌کردند.
تیم عملیاتی طرح تروریستی



 ۴ مزدورتیم ترور را دیپلومات تروریستهای مستقر در سفارت رژیم در آنکارا و در کنسولگری رژیم در استانبول تشکیل می‌دادند و از کمکهای مزدوران ترک رژیم برخوردار بودند. دیپلومات تروریستهایی که مستقیماً در این جنایت شرکت داشتند عبارت بودند از:
محسن کارگر آزاد معاون کنسولی رژیم در استانبول که بالاترین نفر وزارت اطلاعات در ترکیه بود و از سال ۱۳۷۰ اهداف وزارت اطلاعات در ترکیه را پیش می‌برد.
مجید شادکار، وابستهٌ سفارت رژیم در آنکارا، که از سال ۱۳۷۱ وارد ترکیه شده و چند فقره عملیات تروریستی را هدایت کرده بود.
رضا بهروزمنش معاون کنسولی رژیم در استانبول در سال ۱۳۷۴ (چند ماه قبل از ترور) به ترکیه آمده بود.
علی‌اشرفی، وابستهٌ مطبوعاتی سفارت که در آبان۷۲ با پاسپورت دیپلوماتیک به شمارهٌ ۰۱۱۶۲۶ وارد ترکیه شده بود.
بعداز تصویب طرح ترور در شورای عالی امنیت، وزارت اطلاعات به محسن کارگر آزاد ابلاغ کرد که به‌سرعت امکانات طرح ربودن زهرا رجبی را با استفاده از تجربیات ربودن و ترور علی اکبر قربانی فراهم کند و در صورتی‌که امکان ربودن فراهم نشد برای ترور آماده باشند و برای هماهنگی در ارتباط با رحیم افشار قرار بگیرند.
شکست طرح آدمربایی
تیم نفوذ در ۲۲ بهمن به وزارت اطلاعات خبر می‌دهد که مریم جاودان(زهرا رجبی) آپارتمان جدیدی در منطقهٌ فاتح استانبول گرفته است. در دیداری که سعید چوب تراش و رحیم افشار و رضا معصومی در این روز داشتند، رحیم افشار طرح ربودن زهرا رجبی را با معصومی در میان گذاشته و به او می‌گوید باید همکاری کامل بکند. در ملاقاتهای بعدی آنها به ارزیابی جزئیات محل استقرار و نفرات همراه خواهر مجاهد زهرا رجبی و نحوهٌ ترددهای او می‌پردازند.
در طرح اولیه، قرار می‌شود روز ۲۷ بهمن، طرح آدمربایی صورت گیرد. به همین منظور رحیم افشار تلفنی به محسن کارگر آزاد اعلام آمادگی می‌کند و در ساعت ۹ شب ۲۷ بهمن محسن کارگر آزاد به‌همراه تیم ترورش و رحیم افشار با سعید چوب تراش و رضا معصومی به آپارتمان خواهر مجاهد زهرا رجبی می‌روند. طبق طرح رضا معصومی بایستی درب ساختمان را بزند تا دیگر تروریستها به همراه وی با آسانسور به طبقهٌ پنجم بروند. مزودران در حالی‌که درب آسانسور را باز نگاه می‌دارند، در آسانسور می‌مانند تا درب آپارتمان را برای رضا معصومی باز کنند. اگر تروریستها شرایط را مساعد دیدند، وارد شوند. وگرنه، طرح را به وقت دیگری موکول می‌کنند. معصومی در طبقهٌ پنجم زنگ را فشار می‌دهد. علی مرادی درب را باز می‌کند. در این موقع خواهر مجاهد زهرا رجبی هم پشت سر او بوده است و علاوه بر آنها سه نفر دیگر هم در آپارتمان بوده‌اند. تروریستها در می‌یابند که به‌دلیل حضور ۵نفر در آپارتمان، امکان اجرای طرح نیست. از این رو از آسانسور خارج نمی‌شوند. مزدور معصومی با محملی که از قبل آماده کرده بود، مراجعهٌ خود به آپارتمان را عادی جلوه می‌دهد و می‌گوید آمده است که اگر خواهر فائزه کاری دارد انجام دهد.
تصمیم به ترور
کاظمیبه‌دنبال گزارش شکست طرح آدمربایی،
بنا به‌پشنهاد سعید امامی، فلاحیان یک جلسهٌ اضطراری برای اتخاذ تصمیم تشکیل داد. در این جلسه پورمحمدی قائم مقام فلاحیان، سعید امامی معاونت امنیت، مصطفی کاظمی رئیس ادارهٌ کل التفاط و ناصر سرمدی‌نیا رئیس ادارهٌ کل آسیایی (که ترکیه هم تحت مسئولیت این اداره کل بود) در آن شرکت داشتند. در این جلسه به این نتیجه می‌رسند که حضور علی مرادی که مربی کاراته است، طرح ربودن را مشکل می‌کند و اگر نفر سومی هم در صحنه باشد، طرح ربودن غیرممکن می‌شود. از آن‌جایی که فکر می‌کردند ممکن است خواهر مجاهد زهرا رجبی، به زودی ترکیه را ترک کند، تصمیم گرفتند هرچه زودتر طرح ترور را اجرا کنند. به‌دلیل فرصت کوتاه، سردژخیم ناصر سرمدی‌نیا به عنوان فرمانده این عملیات جنایتکارانه بلافاصله به ترکیه اعزام می‌شود تا از اجرای موفق طرح مطمئن شوند.

اجرای ترور
سرمدی صبح روز اول اسفند۷۴ ناصر سرمدی‌نیا با پاسپورت دیپلوماتیکی به نام قاسم زرگری پناه و به شمارهٌ ۰۰۱۲۰۹۱ به ترکیه وارد شد و در هتل بیوک سهند، مستقر شد.

بلافاصله بعداز استقرار در هتل سهند از رحیم افشار آخرین گزارش را گرفت. رحیم افشار گفت که روز گذشته با رضا معصومی ملاقات کرده‌اند و امروز که روز عید فطر است زهرا رجبی با خانوادهٌ پناهندگان بیرون رفته‌اند. ناصر سرمدی به‌سرعت دست به کار می‌شود تا تیم ترور را برای ساعت ۹شب آماده کند. وی ترتیباتی می‌دهد که در تمام طول روز آپارتمان مورد نظر تحت مراقبت مأموران اطلاعات باشد.
شب هنگام، سعید چوب تراش، رحیم افشار و ناصر سرمدی‌نیا با رضا معصومی در یک قهوه‌خانه نزدیک در استانبول ملاقات می‌کنند. ناصر سرمدی نیا می‌گوید امشب زهرا رجبی را به قتل می‌رسانیم. آنها یک بار دیگر جزئیات طرح را مرور می‌کنند و سپس ناصر سرمدی‌نیا از آنها جدا می‌شود و رحیم افشار، سعید چوب تراش و معصومی به طرف آپارتمان می‌روند.
ناصر سرمدی‌نیا بعداز جدا شدن از تیم رحیم افشار به محسن کارگر آزاد اطلاع می‌دهد که با تیم ترورش، برای انجام عملیات به‌سرعت خود را به محل برسانند. در جلو آپارتمان، ناصر سرمدی‌نیا، محسن کارگر آزاد به‌همراه دو تروریست دیگر با رضا معصومی، سعید چوب تراش، رحیم افشار و عبدالحمید چلیک به یکدیگر ملحق می‌شوند. دو تروریست دیگر داخل یک ماشین همراه با یک راننده با فاصله از بقیه توقف کرده بودند. سعید چوب تراش و رحیم افشار در ایستگاه اتوبوس ایستادند، ناصر سرمدی نیا بعداز آخرین هماهنگیها، صحنه را ترک کرد. تروریستها به فرماندهی محسن کارگر آزاد با ورود به ساختمان و شلیک گلوله، مجاهد خلق علی مرادی و خواهر مجاهد زهرا رجبی را به شهادت رساندند.
ارتباطات تروریستها با تهران
رحیم افشار و محسن کارگرآزاد تاقبل از آمدن ناصر سرمدی نیا به طور مستقیم و جداگانه با وزارت اطلاعات در تهران با شمارهٌ ۰۰۹۸۲۱۲۴۴۳۶۷۲ در تماس بودند، اما بعداز آمدن سرمدی‌نیا ارتباطات تروریستها با تهران ازطریق او انجام می‌شد.
سعید چوب تراش و رحیم افشار با پرواز TK – ۸۲۶ در روز ۲اسفند ۷۴ به تهران بازگشتند. ناصر سرمدی‌نیا در همین روز، ازمسیر دمشق – دبی و کراچی به ایران بازگشت.
ماجرای ترور از زبان مزدور رضا معصومی
از همان ابتدا نقش مزدور رضا معصومی در این عملیات جنایتکارانه روشن بود به همین خاطر مقاومت ایران از دولت ترکیه خواستار دستگیری ومجازات وی شد. بالاخره پلیس در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۷۵ رضا معصومی را همراه با عبدالحمید چلیک کسی که در جریان ترور نقش مراقبت از آپارتمان را به‌عهده داشت دستگیر کرد.
مزدور رضا معصومی در دادگاه گفت من بعداز اطلاع از استقرار مریم جاودان درهتل، به ساواما زنگ زدم وهمهٌ اطلاعاتم را به اصغر آذری (سعید چوب تراش) دادم. بعد که مطلع شدم او از هتل به یک آپارتمان نقل مکان کرده است، مجدداً به ساواما زنگ زده ومحل جدید مریم جاودان رااطلاع دادم.
درساعت ۲ روز۱۲بهمن، با فردی به‌نام مهدی (مرتضی محسن‌زاده) از وزارت اطلااعات ملاقات کردم و محل جدید او رانیز به مهدی دادم . دردیداربعدی فرد جدیدی به‌نام رسول (رحیم افشار) نیز درملاقات ما شرکت کرد وآنها گفتند که ازایران برای بردن مریم جاودان آمده‌اند. که من گفتم درمورد ربودن من نمی‌توانم کمک کنم که آنها بچه وخانواده‌ام راتهدید کردند وگفتند که مجبوری این‌کار را انجام دهی ورسول دراین رابطه با من صحبت کرد. بعدازچند ساعت از هم جدا شدیم وساعت ۷ بارحیم افشار ومرتضی محسن زاده مجدداً ملاقات کردیم و در مورد طرحهای ترور صحبت کردیم. سپس آنها از کیوسک تلفن به جایی زنگ زدند. درعرض ۱۵ دقیقه فردی به‌نام جلات (محسن کارگر آزاد) آمد وهمراه اویک کرد ایرانی بودکه این‌جا محسن کارگر آزاد از چگونگی داخل آپارتمان و نحوهٌ ورود به آن صحبت از من سؤال کرد.
در شب عملیات قرارشد من ابتدا درب بیرون رابازکنم سپس همگی واردشویم وبا آسانسور به طبقه ۵ برویم آنها درآسانسور نیمه باز منتظر بمانند من درب آپارتمان را زده بعد از بازشدن از طریق پله فرارکنم وآنها داخل آپارتمان بشوند بعداز این‌که به بیرون آپارتمان رسیدیم در آنجا ۶ نفر بودیم، من، رسول (رحیم افشار) اصغر (سعید چوب‌تراش)، حاج قاسم (ناصر سرمدی‌نیا)، محسن کارگر آزاد ویک ایرانی بلند قد. سپس حاج قاسم از جمع جداشد ورسول (رحیم افشار) با اصغر آذری (سعید چوب تراش ) درایستگاه اتوبوس ماندند. ایرانی قد بلند نیز رفت. من با محسن کارگر آزاد جلو آپارتمان ماندیم. من طبق طرح زنگ زدم ودرب باز شد. داخل شدم پشت سرم محسن کارگر آزاد وارد شد که دراین وسط یک صدای باز وبسته شدن درب ماشین شنیده شد. برگشتم دیدم کرد ایرانی ویک نفر کوتاه قد واردآپارتمان شدند. من دگمهٌ آسانسور را فشاردادم و۴ نفری وارد آسانسور شدیم ودگمهٌ طبقهٌ ۵ را زدم نفر کوتاه قد ازکیف ورزشی که همراه داشت، سه سلاح لوله بلند درآورد. سلاحها درروزنامه پیچیده وآماده بود…»
دستگیری تروریستهای رژیم آخوندی
به‌دنبال ترور فجیع خواهر مجاهد زهرا رجبی، شماری از تروریستهای رژیم آخوندی در ترکیه دستگیر شدند. یکی از این افراد عرفان چاغرجی از ایادی رژیم آخوندی در ترکیه بود که از سال ۶۸ در ترورهای متعدد ازجمله در ربودن برادر مجاهد اکبر قربانی شرکت داشت.
مزدوران در دادگاهروزنامه ملیت چاپ ترکیه در تاریخ ۷فروردین ۷۵، نوشت: «عرفان چاغرجی با ۴دیپلومات ایرانی به اسامی محسن کارگرآزاد، مجید شادگر، علی اشرفی و محمدرضا بهروزمنش به هدف دست زدن به عملیات تروریستی در خاک ترکیه، دیدار کرده است». وی هم‌چنین از نقش ۹دیپلومات دیگر رژیم آخوندی که در سالهای قبل از آن در عملیات تروریستی شرکت داشته و بعداً خاک ترکیه را ترک کرده بودند، پرده برداشت.
به‌رغم تلاشهای گستردهٌ رژیم آخوندی و دخالت مستقیم ولایتی وزیر خارجهٌ وقت رژیم به منظور جلوگیری از محاکمهٌ دستگیرشدگان، رضا معصومی برزگر بعد از ۵جلسهٌ دادگاه به ۳۲سال زندان محکوم شد.
اخراج دیپلومات تروریستها
به‌دنبال افشای نقش مستقیم سفارت و کنسولگری رژیم در ترورهای ترکیه، ۴ دیپلومات تروریستی که مستقیماً‌در ترور خواهر مجاهد زهرا رجبی شرکت داشتند، اخراج و در تاریخ ۲۹فروردین ۷۵، خاک ترکیه را ترک کردند.
خبرگزاری رویتر در ۲۳فروردین ۷۵، نوشت «چهار دیپلومات ایرانی که توسط ترکیه متهم به‌شرکت در قتل شخصیتهای لاییک شدند، از سوی آنکارا دستور یافتند، خاک این کشور را ترک کنند.
محسن کارگر آزاد، به‌رویتر گفت: هیچ دستور رسمی به‌ما برای بازگشت، داده نشده‌است ولی ما خود را آمادهٌ رفتن می‌کنیم. پس از وقایع اخیر، اقامت در ترکیه، یک دردسر دیپلوماتیک خواهد بود».
واکنش و موضعگیری رژیم
به‌دنبال ترور خواهر مجاهد زهرا رجبی و برادر مجاهد علی مرادی، و انعکاس گستردهٌ این ترور در رسانه‌های خبری که همگی بر نقش رژیم تأکید داشتند، وزارت خارجه و وزارت اطلاعات به ایادی خود در نقاط مختلف جهان دستور دادند تا در تبلیغات خود تأکید کنند موضوع یک درگیری در درون مجاهدین بوده است. ابراهیم خانی، رئیس وقت ادارهٌ آسیای غربی وزارت خارجه در روز ۳ اسفند ۷۴طی دستورالعملی به سفارت رژیم در آنکارا نوشت: چنانچه مورد سؤال واقع شدید، بگویید «دو مجاهد به‌قتل رسیده به احتمال قوی قربانی اختلافات داخلی شدند».
ابراهیم خانی در تماس با سفیر رژیم در ترکیه گفته بود بعداز این موضعگیری سفارت اگر دیدیم مسأله دارد کش وقوس پیدا می‌کند ، سخنگو (وزارت خارجه) موضع می‌گیرد و یا وزارت اطلاعات طی بیانیه‌یی اعلام می‌کند که این قتلها نیز مشابه موارد قبلی و تصفیه حساب داخلی مجاهدین است.
یک هفته بعد از این ترور ناجوانمردانه هفته‌ نامه صبح ما در ۸اسفند ۷۴، نوشت
«یک زن ایرانی‌الاصل به نام مریم جاودان جوکار با گذرنامهٌ فرانسوی که نام وی زهرا رجبی اعلام گردید، به‌همراه عبدالعلی مرادی دارای گذرنامهٌ ایرانی، سه شنبهٌ هفتهٌ گذشته در استانبول از سوی افراد ناشناس با ضرب گلوله از پای درآمدند
لازم به توضیح است که اخیراً اعضای گروه رجوی با گذرنامهٌ جعلی، سفر به کشورهای مختلف را جهت شناسایی و تصفیه‌های درون گروهی بعضی از اعضای بریده جهت ایجاد رعب و وحشت در دل این افراد آغاز کرده‌اندَ».
ازسوی دیگر رژیم آخوندی برای رفع و رجوع این فضاحت تعدادی از دیپلوماتها و اتباع ترکیه در ایران را به‌عنوان جاسوس دستگیر کرد تا در مذاکره با علی تویگان معاون وزیر خارجهٌ ترکیه که آن زمان در ایران بسر می‌برد، برگی داشته باشد.
خبرگزاری فرانسه ۲۱فروردین ۷۵، به نقل از یک مسئول سرویسهای امنیتی ایران اعلام کرد که نیروهای امنیتی ایران تعداد زیادی از مهاجرین ترک را که با دیپلوماتهای این کشوردر تهران ارتباط داشتند، دستگیر کرده است. به گزارش مدیرکل وزارت اطلاعات در استان آذربایجان مرکزی تعداد زیادی شبکهٌ جاسوسی حین عملیات در تهران، تبریز و ارومیه منهدم شدند. این مسئول که هویتش اعلام نشده در یک کنفرانس مطبوعاتی افزود تعداد زیادی دستگیر شدند که اکثر آنها ملیت ترک دارند.
وی با اسم بردن از چهارتن از اعضای سفارت ترکیه در تهران و کنسول این کشور در تبریز و ارومیه تأکید کرد این فعالیتهای جاسوسی از طرف تعداد زیادی از اعضای سرویسهای امنیتی ترکیه تحت پوشش دیپلوماتیک، هدایت می‌شده است
آسوشیتدپرس ۲۲فروردین ۷۵ نوشت «روز سه‌شنبه یک مقام دولت ترکیه گفت دستگیری چهار ترک به‌اتهام جاسوسی در ایران، هنگامی روی داد که آنکارا درآستانهٌ تقاضای خروج چند دیپلومات ایرانی به‌علت فعالیتهای غیرقانونی آنها در ترکیه قرار داشت. این مقام که نخواست هویتش فاش شود، گفت ترکیه امیدوار بود این مسأله در آرامش، از طریق تقاضای خروج چهار ایرانی که هم‌چنان در ترکیه هستند، حل شود. ولی ایران این موضوع را علنی کرده و گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی در مورد دیپلوماتهای ترکیه در ایران هنگامی روی داد که علی تویگان، معاون وزیر امور خارجهٌ ترکیه، برای بحث بر سر این موضوع در تهران به‌سر می‌برد. تویگان مقامات ایرانی را از نتایج تحقیقات دربارهٌ ارتباط ایران با یک رهبر تروریست ترک بنیادگرا که در ماه گذشته در استانبول دستگیر شده‌بود، مطلع ساخت. عرفان چاغرجی پس از دستگیری اعتراف کرد که در سازماندهی قتل دو تن از مخالفین اپوزیسیون رژیم ایران نیز شرکت داشته‌است.

پیام مسئول شورای ملی مقاومت در بارهٌ ترور خواهر مجاهد زهرا رجبی شهید بزرگ دفاع از حقوق پناهندگان و مجاهد خلق علی مرادی

به نقل از ایران زمین شماره ۸۵ ، ۷اسفند۷۴

به‌نام خدا

به‌نام ایران و به‌نام آزادی

هموطنان عزیز،

پشتیبانان مقاومت،

مجاهدان و رزم‌آوران ارتش آزادی؛

سه‌شنبه‌شب اول اسفند، خواهر مجاهد زهرا رجبی، از مسئولان دفاتر رئیس جمهور برگزیدهٌ مقاومت، عضو شورای رهبری مجاهدین و عضو شورای ملی مقاومت ایران، همراه با برادر مجاهد علی مرادی (یک هوادار قدیمی مجاهدین که از سالها پیش با همسرش در ترکیه به‌سر می‌برد)، توسط عوامل وزارت اطلاعات و تروریستهای اعزامی رژیم آخوندی در استانبول، به شهادت رسیدند.

خواهر مجاهد زهرا رجبی، چهرهٌ سرشناسی که بسیاری از پناهندگان ایرانی در آلمان و اسکاندیناوی و انگلستان با او آشنایی دارند، از سه هفته پیش در رأس یک هیأت از مقاومت ایران، برای رسیدگی به وضعیت پناهندگان ایرانی در ترکیه که در شرایط بسیار سختی به‌سرمی‌برند، به‌این کشور سفر کرده‌بود.

در روز یکشنبه۲۲بهمن، شماری از پناهندگان ایرانی در آنکارا در برابر سفارت رژیم خمینی دست به‌یک تظاهرات اعتراضی خودانگیخته زدند و تصاویر خمینی و خامنه‌ای را به‌آتش کشیدند. دیکتاتوری مذهبی و تروریستی حاکم بر ایران، که توان تحمل چنین تظاهراتی را در خارج از مرزهای ایران هم ندارد، بنابر گزارشهای خبرگزاری فرانسه، «به‌شدت» به «تظاهرات سازمان مجاهدین خلق، جنبش اصلی اپوزیسیون مسلح علیه رژیم ایران، اعتراض کرد» و سفیر ترکیه در ایران را به وزارت خارجه‌اش احضار و «اعتراض‌نامهٌ شدیدالحنی» را به وی ابلاغ نمود و «خواستار توضیحات مقامات دولت ترکیه» گردید. رژیم آخوندی بر این بود «که این اولین بار است که دولت ترکیه به‌مجاهدین خلق اجازه می‌دهد یک گردهمایی» برگزار نمایند. حال آن‌که نه دولت ترکیه چنین اجازه‌یی داده بود و نه این تظاهرات از قبل سازمان داده‌شده بود.

خواهر مجاهد زهرا رجبی، شهید بزرگ دفاع ازحقوق پناهندگان، یکی از مسئولان برجستهٌ مقاومت ایران با دو دهه سابقه ٌمبارزه و مجاهدت مستمر در برابر دیکتاتوریهای سلطنتی و مذهبی بود. او مبارزهٌ سیاسی خود را از سال۱۳۵۶، هنگامی که دانشجوی دانشکده معماری دانشگاه ملی بود، آغاز کرد و در مراحل مختلف در برابر رژیم ضد بشری خمینی، به شایسته‌ترین صورت آزمایش پاکبازی و فداکاری داد.این شهید بزرگوار، فرماندهی یکی از تیپهای رزمی ارتش آزادیبخش ملی در عملیات فروغ جاویدان و سپس فرماندهی پشتیبانی و فرماندهی مهندسی رزمی ارتش آزادیبخش را برعهده داشت. او از سال۷۰ مسئولیت دفتر مرکزی سازمان سیاسی مجاهدین در خارج کشور را برعهده گرفت و در سال۷۱ نیز در معرض یک توطئه تروریستی رژیم آخوندی در آلمان قرار داشت. وی از سال ‌۶۳ تا ۷۲عضو مرکزیت و هیأت اجرایی مجاهدین بود و بعداً به‌عنوان کاندیدا و عضو شورای رهبری سازمان برگزیده شد. راستی که او از پرتوهای درخشان و از ثمرات والای مهرتابان آزادی و مقاومت ایران، مریم رهایی، بود.

شهادت جانگداز او را به رئیس جمهور برگزیدهٌ مقاومت و هماهنگ کننده و مسئولان دفاتر ایشان، به کلیهٌ سازمانها و شخصیتهای عضو شورای ملی مقاومت ایران، به شورای رهبری مجاهدین و همهٌ مجاهدان و رزم‌آوران ارتش آزادیبخش ملی، به فعالان و پشتیبانان مقاومت و به ویژه به خانواده‌های داغدار رجبی و مرادی از صمیم دل تسلیت می‌گویم.

بی‌گمان رژیم مفلوک آخوندی که در غرقاب بحرانهای درونی و بیرونی دست و پا می‌زند و در برابر پیشرفت و اعتلای مقاومت، در حضیض درماندگی، چاره‌یی جز دست یازیدن به‌انواع توطئه‌ها علیه مقاومت ایران نمی‌یابد، از این جنایت نیز، مانند جنایتهای تروریستی قبلی، هیچ طرفی نخواهد بست.

خون مطهر این شیرزن والامقام مجاهد، که سرانجام در راه دفاع از حقوق پناهندگان و پناهجویان ایرانی جان باخت، برفراز ستاره‌ها و رود خروشان خون شهیدان مقاومت، جز بر سرفرازی و اعتلا و درخشش بیش از پیش مقاومت ملت ایران، نمی‌افزاید و سردمداران دژخیم حکومت آخوندی با مزدوران و تروریستهای صادراتی، پاسخ جنایتهای خود را در آتش فروزان قهر و خشم مردم ایران، که از سلاحهای توفندهٌ ارتش آزادی زبانه می‌کشد، دریافت خواهند کرد.

با توجه به سوابق جنایتهای تروریستی رژیم خمینی در ترکیه، از جمله ربودن و مثله کردن مجاهد شهید علی اکبر قربانی در سال۷۱، ربودن یک مجاهد دیگر (ابوالحسن مجتهدزاده) و بازجویی وشکنجهٌ او در کنسولگری و اقدام به انتقال او به‌ایران با استفاده از اتومبیل رسمی سفارت رژیم در سال۶۷، توطئهٌ ترور و به‌رگبار بستن برادران مجاهدمان محمد سیدالمحدثین و حسین میرعابدینی در سال۶۸، و موارد دیگر ترور فعالان مقاومت و مبارزان ایرانی در ترکیه، جنایتهای جدید نیز محققاً توسط سفارتخانهٌ رژیم در ترکیه طراحی و اجرا گردیده است.

مجموعهٌ اسناد و مدارک و اعترافات تروریستهای دستگیر شده و روشنگریهای کسانی که از توطئه‌های تروریستی رژیم آخوندی جان به‌در برده‌اند، به‌وضوح حاکی از این است که وزارت اطلاعات رژیم خمینی و پاسداران و تروریستهای مربوطه سالهاست که از خاک ترکیه به عنوان یک پایگاه و پناهگاه امن تروریستی استفاده می‌کنند. از این رو زمان آن فرا رسیده است که دولت ترکیه به پیگرد فوری، محاکمه و مجازات تروریستها و تعطیل لانه‌های جاسوسی و ترور آنها، یعنی سفارتخانه و کنسولگریهای دیکتاتوری مذهبی و تروریستی حاکم بر ایران، مبادرت کند و به آزادی عمل دیپلومات‌ـ تروریستهای رژیم آخوندی در خاک خود علیه پناهندگان و پناهجویان ایرانی خاتمه دهد. در همین رابطه تلگرامهایی برای رئیس جمهور، نخست وزیر، وزیران خارجه، کشور و دادگستری ترکیه و رئیس پارلمان این کشور فرستادم.

در همین راستا، از سوی مقاومت ایران، مداخله و رسیدگی بلادرنگ دبیر کل ملل متحد، شورای امنیت، کمیسیون حقوق‌بشر، کمیساریای عالی ملل متحد در امور پناهندگان، نمایندهٌ ویژه کمیسیون حقوق بشر ملل متحد برای ایران و همهٌ مجامع طرفدار حقوق بشر و حقوق پناهندگی را خواستارم.

اما پاسخ قطعی ونهایی به آخوندهای جنایت پیشه و جلادان و دژخیمان و تروریستهای مزدور وزارت اطلاعات این رژیم، در داخل خاک ایران و بر عهدهٌ ارتش آزادیبخش ملی و مقاومت رهاییبخش میهنی است که دیگر بار برای آن، به خون شهید بزرگ دفاع از حقوق پناهندگان، زهرا رجبی، و به خون مجاهد شهید علی مرادی، سوگند می‌خوریم .

رود خروشان خون شهیدان

در پرتو مهرتابان آزادی و مقاومت ایران

ضامن پیروزی محتوم خلق ماست

مسعود رجوی

مسئول شورای ملی مقاومت

۲اسفند۱۳۷۴