۱۳۹۲ آذر ۱۰, یکشنبه

ماوراي رذالت دايه جان


 
ماوراي رذالت دايه جان


 
 


آقاي قصيم در حاليكه تلاش دارد در فرهنگي مزورانه و با استفاده از شگردهايي كه از دوستان جديد!!! كسب نموده، خود را دايه ي مهربانتر از مادر نشان دهد و در شرايطي كه ”حال و رغبتي هم برايشان باقي نمانده!!“  بار ديگر با رديف كردن سلسله مطالبي تحت نام ”اي خانمها و آقايان صد در صد مسئول مقيم اورسوراواز به خود آييد.....“ و يا ”دموكراسي و آزادي براي ايران” با طرح نكات و سئوالاتي عمق رذالت خودش را با زير سئوال بردن مواضع و استدلالات مقاومت در رابطه با بودن گروگانها در عراق، نشان داده و طلبكاري اش براي گرفتن حق منتقدان نيك انديش (بخوانيد پيوستگان به جبهه ي ضد خلق) را به نمايش گذاشته است. اين در حالي است كه برجسته ترين ارگانهاي بين المللي مدافع حقوق بشر مثل عفو بين الملل هم بر اين حقيقت تصريح كرده است. او سپس با صدور فرامين تكراري اش براي مسئولين مقاومت فرياد وا مصيبتا سر داده كه چرا گوش شنوايي نيست و چرا اينهمه خشونت كلام و بسيج هتاكي و چراهاي دگر!!!؟؟.
با خواندن اين مطالب سرعتِ پيشروي و رشدي كه بصورت تصاعدي، شما آقاي قصيم در خيانت و خنجر زدن به ياران قديمي تان طي نموده ايد و در مقابل سينك و لينلكهاي جديدي كه با پيوستگان به  جبهه ي ضد خلق و مزدوران اطلاعات آخوندي پيدا كرده ايد و سنگ آنها و لجن پراكنيهايشان عليه مقاومت و رهبري آن  را به سينه ميزنيد بيش از پيش برايم آشكار شد و در عجبم كه بواقع چه شتابان ميتازيد. پس از لحظاتي بهت و حيرت و سپس مقداري تفكر و تعمق روي موضوع ديدم داريد با خرمردرندي تمام با طرح انواع مطالب و سئوالات و فيل هوا كردنها و ... ميخواهيد از پاسخ به سئوالاتي كه مدتهاست از شما شده شانه خالي كنيد و مطالب رگباري در فيس بوك و سايت پژواك چيزي جز اين نميتواند باشد.
آقاي قصيم قبل از هر چيز لطفا اين ننه من غريبم بازيها، بهانه كردن بيماري و حال و رغبت داشتن يا نداشتن، آوردن نسخه دكتر براي اينكه فحش نخوريد و فحش بدهيد!!! را كنار گذاشته و سر اصل مطلب بياييد. عده اي از اعضا و هواداران مقاومت از شما سئوالاتي كرده اند كه بسيار معقول و منطقي هم ميباشد راستي پاسخشان چه شد!!؟
-داستان موضع نداشتن شما در مقابل اينكه برادرتان زير عباي خامنه اي رفته و شما كماكان رابطه خوبي با او داشتيد و حتي جزو اولين گيرندگان استعفا نامه ي شما بود چه شد؟؟ (به نقل از مقاله ي آقاي مهرداد هرسيني)
-داستان ستاره تهران كه براي نوشته هاي شما غش كرده و ريسه ميرفت چه بود؟؟ (به نقل از مقاله ي آقاي مهرداد هرسيني)
-داستان اطلاع سايت ايران ديدبان (سايت وزارت اطلاعات) از استعفاي شما سه هفته قبل از اعلام آن چيست؟؟ (به نقل از بيانيه تفصيلي)
-داستان معذرت خواهي شما از كسيكه پرنسيپ هاي پناهندگي سياسي را زير پا گذاشته و براي گرفتن وسائل و اموال به ايران رفته است چيست؟؟؟ و شما با معذرت خواهي به چه كسي پيام ميدهيد؟؟؟(به نقل از مقاله آقاي فيلابي)
-جواب سئوالات آقاي فرشيد در تكرار كثيف ترين اتهامات وزارت اطلاعات به مسئول شورا و تكرار مهوع آن توسط شما چيست؟؟
لطفا براي روشن شدن اذهان. جواب سئوالات فوق را بدون فحاشي، فرافكني، ننه من غريبم  و ..... بدهيد.
-اگر به موارد فوق الذكر پاسخي نداريد ديگر لطفا بدون اينكه خودتان را به آن راه بزنيد به اين سئوال منطقي كه بعد از اين مرحله بذهن انسان خطور ميكند پاسخ دهيد كه كِي و به چه قيمت خود را فروختيد؟
ضمنا جهت ثبت در تاريخ هم بدانيد كه حتي اگر تمام ارتجاع و استعمار و عساكر و عوامل و مزدوران و پادوهايشان از اين پس هم مثل چند دهه گذشته تمام هم و غم خود و امكانات و شقاوت و دنائت خود را بكار گرفته و موفق هم شوند كه اين تنها آلترناتيو مردمي را نابود سازند كه البته بايد گفت كه اصالت و عظمت و ريشه داري اين بناي استوار بسا  مستحكمتر و پايدارتر از آنست كه حريفان قادر به چنين چيزي باشند، ميخواهم از قول ارنستو چه گوارا انقلابي بزرگ اين نويد را بتو و دوستانت بدهم كه :
”در سرزمينی كه زمان غرش شيرها به پايان برسد، صدای سگ های پست نيز تمام خواهد شد./ چه گوآرا“
مهران بهرامي 30/11/2013