۱۳۹۵ آبان ۳, دوشنبه

قاری بیت رهبر، سرچشمه جنايت و فساد

Javdanehha      جاودانه ها

ماجرای سعید طوسی قاری بیت رهبر و گندابی که سرچشمه جنایت و فساد است

ضرب المثل معروفی هست که وقتی اداره امور یک مملکت ناسالم و ناپاک باشد می گویند آب از سر چشمه گل آلود است!
می گویند که این ضرب المثل از دوره خلافت امویان بر سر زبانها افتاده است و پاسخ یک شهروند عرب اهل شام ( سوریه کنونی) به یکی از خلفای اموی است که از وی پرسید حاکمان من در دیار شما چه می كنند و رفتارشان چگونه است ؟
وی با تبسمی رندانه پاسخ داد : آب اگر در چشمه صاف و زلال باشد در نهرها و جویبارها هم صاف و زلال خواهد بود . همیشه آب از سرچشمه گل آلود است !
جنایت و فساد در نظام ولایت فقیه به سرچشمه آن که خمینی و خامنه ای و دیگر سران این نظام هستند بر می گردد و این روزها افشای فساد اخلاقی یکی از قاریان بیت خامنه ای در رسانه ها؛ که میراث و فرهنگ آخوندها و حوزه های جهل و جنایت و فساد است بار دیگر گنداب ولایت‌فقیه را متلاطم کرده و تعفن ناشی از این گنداب پر عفونت که بطور گسترده در رسانه ها و فضای مجازی منعکس گردیده باز خشم و نفرت مردم ایران از این نظام فاسد و ضد ایرانی را برانگیخته و ما شاهد کنش جامعه و قربانیان و واکنش رسانه ها و مهره های نظام و حاج سعید طوسی، از سرشناس‌ترین قاریان قرآن که تصاویر و فیلمهای متعدد او در کنار خامنه‌ای و مراسمهای «بیت رهبری»، گویای نزدیکی او به ولی فقیه نظام است هستیم.
کسی که در مقام مربی و معلم قرآن کودکان و نوجوانان، مکرراً و طی سالیان، آنها را مورد تجاوز و سوءاستفاده جنسی قرار می‌داده و به رغم شکایت قربانیان و برملا شدن فساد اخلاقی وی زیر پر و بال خامنه ای و دستگاه قضایی اش ماوا گزیده و آشیان گرفته است.
ممکن است چنین به ذهن متبادر شود که از این گونه مسائل در هر کشوری اتفاق می افتد و طبیعی است در صدد تبرئه و توجیه این گونه رسوایی های اخلاقی بر آیند؛ اما چرا این موضوع جای تأمل دارد و از جهات مختلف ویژه می‌ باشد؟!
ماجرای فساد اخلاقی سعید طوسی که از عزیز دردانه های بیت خامنه ای است به سال ۱۳۹۰ بر می گردد که با شکایت تعدادی از قربانیان و خانواده‌هایشان ماجرا برملا شده، اما پس از نزدیک به ۶ سال سرگردانی در شعب مختلف دستگاه قضایی، سرانجام با دستور صریح شخص خامنه‌ای پرونده فساد متوقف و بایگانی می شود.
عزیز دْردانه «آغا» به‌رغم اعترافهایی که کرده و به دستخط‌‌خودش آنها را نوشته و به‌رغم وجود اسناد و مدارک فراوان، در طول این سالها، همچنان با اطلاع خود خامنه‌ای و حمایت مقامهای دفتر او به جنایت خود ادامه می‌داد و تازه دو قورت و نیمش هم باقی است!
بنا به گفته سعید طوسی (در نواری با صدای خود او) خامنه‌ای کاملا و به طور دقیق از اعمال هم جنس خود اطلاع داشته و شخصاً به رئیس دستگاه قضایی خود دستور داده که این قضیه را جمع و جور و ماستمالی کنند. و جعفری دولت‌آبادی دادستان تهران به دستور خامنه ای پرونده را متوقف و بایگانی می کند.
این در حالی است که صدها نفر را که اغلب جوانان کم‌سن و سال و برخی نوجوان بوده‌اند، به همین جرم و همین اتهام اعدام کرده و مراجع بین‌المللی را که خواهان توقف اعدامها بویژه اعدام کودکان در ایران می‌شدند، به همجنس گرایی و حمایت از همجنس‌بازان متهم می‌کرد!
حربه ای برای از میدان به در کردن مخالفان و اعدام کودکان نابالغ .
راستی چرا دم و دستگاه اسلام نمای ولایت فقیه و خامنه ای و ایادی بیت و دفترش تمام قد از سعید طوسی و فساد اخلاقی برملا شده اش پشتیبانی می‌کنند و او را زیر پر و بال خود می گیرند؟ 
آیا بخاطر این است که قاری فاسد و جنایتکار سعید طوسی مانند بقیه هم پالگیهایش در نظام آخوندی تهدید کرده بود که اگر قرار شود مرا محکوم کنند، همراه خودم صد نفر دیگر را پایین می‌کشم؟!
طبیعی است در این زمینه همه سران و کارگزاران و ایادی این رژیم از هر باند و جناحی سر و ته یک کرباسند و به قول معروف گر حکم شود که مست گیرند در شهر آن که هست گیرند! اما این همه واقعیت نیست؛ کمااین‌که در مورد فساد اقتصادی و جرایم مالی دیده‌ایم (که اگر ‌چه نادر) گاه رژیم افرادی مانند فاضل خداداد و مه‌آفرید خسروی را اعدام کرده تا خود را مبرا جلوه دهد؛ پس چرا در این مورد همین کار را نکرد و نمی‌تواند بکند؟
پاسخ را بایستی در ساز و کار استبداد فاسد دینی موسوم به ولایت‌فقیه جستجو کرد. ولایت خامنه‌ای بر دستگاه سرکوبگری تکیه دارد که در آن مداحان و قاریانی از قبیل حاج سعید طوسی جای ویژه‌یی دارد؛ آنها در واقع لشکر لباس شخصیهای خامنه‌ای هستند که مستقیماً به بیت او وصل هستند و دستورات خود را هم مستقیماً از همان‌جا دریافت می‌کنند. این جنایتکاران که دریافت چکهای ۱۵، ۲۰میلیون تومانی آنها برای یک جلسه مداحی، امروزه نقل محافل و مجالس است، از جلادان و شکنجه‌گران شناختة شده کهریزک و دهها زندان مخفی و خانه امن در گوشه و کنار کشور هستند و یکی از ابزارها و شیوه‌های آنها برای کشتن روح و روان مخالفان (از جمله جوانان قیام۸۸) تجاوز جنسی مکرر و متعدد می‌باشد. رژیم ضدبشری سپس قربانیان خود را، با شخصیتهای منهدم شده، به جامعه برمی‌گرداند تا مایه عبرت کسانی باشند که سودای مخالفت و قیام علیه ولی‌فقیه ارتجاع را در سر می‌پرورانند.
از سوی دیگر، تجاوز جنسی و به‌گروگان‌گرفتن روانی قربانی، همواره یکی از شیوه‌های عضوگیری دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی رژیم بوده است. بنابراین می‌توان دریافت که دست باز این جنایتکاران از کجا ناشی می‌شود؛ محکومیت و مجازات هر یک از آنها می‌تواند بقیه جانیان را در انجام وظایف خود و استفاده از حربه جنسی دلسرد و دچار تردید کند و حفظ نظام را که اوجب واجبات است به مخاطره بیندازد. از این‌رو حفظ امنیت این جانیان به هر قیمت، واجب است. از این‌جا می‌توان دریافت که چرا رژیم ریحانه جباری را به‌رغم آن که می‌دانست اعدام او چه بازتابهای منفی اجتماعی و بین‌المللی دارد، اعدام کرد. چرا که او با دفاع از شرف خود و کشتن یکی از این جانیان، حریم امن و مصونیت آنها را مورد تهدید قرار داده بود. همچنین می‌توان دریافت که چرا سعید طوسی در یکی از مکالمات ضبط شده از او (به‌عنوان سند جرم) با اتکا به‌نفس تمام، از این‌که شاکیان را هنوز نکشته، بر سر آنها منت می‌گذارد و می‌گوید: «آدم خیلی راحت می‌تواند سر طرف را زیر آب کند
پس آلودگی گنداب ولایت فقیه از سرچشمه ای است که نخستین جرم و جنایتش پایمال کردن حق حاکمیت یک ملت است. وقتی این حق پایمال شده و می شود هر جرم و جنایت دیگر به نام دین و مذهب اجتناب ناپذیر است.