۱۳۹۴ دی ۲۹, سه‌شنبه

فرزاد مددزاده زنداني سياسي سابق

Javdanehha  جاودانه ها 19.01.2016






در ايران آخوند ميانه رو وجود ندارد


فرزاد  يك زنداني سياسي سابق در ايران است كه 30 سال سن 

دارد و در سال 2014 از زندان آزاد شده و سپس در اواسط 

2015 از ايران به اروپا فرار كرده است. 


من يك سياستمدار نيستم اما درسي ساده را در اين ساليان ياد گرفته‌ام. 

سياست خوب با درك درست از شرايط آغاز مي‌شود.

وقتي نوبت به ايران مي‌رسد نقطه شروع اين‌جاست؛ 


آخوند مدره يك سراب و رؤياست.



روزنامه العرب- قطر ۲۵/۱۰/۹۴:

« روزنامه اينديپندنت انگلستان مقاله اي از فرزاد مددزاده منتشر كرده است. وي يك زنداني سياسي سابق در ايران است كه 30 سال سن دارد و در سال 2014 از زندان آزاد شده و سپس در اواسط 2015 از ايران به اروپا فرار كرده است.  مددزاده در مقاله اش چگونگي نقض حقوق بشر را افشا مي كند و اينكه چگونه در زماني كه اروپا از حسن روحاني استقبال ميكند و قراردادهاي تجاري با وي منعقد مي كند, فعالان و مخالفان در ايران درمعرض اعدام هستند.
نويسنده مقاله در ابتدا اشاره مي كند كه در سال 2009 فرد ناشناسي به او تلفن زده و گفته كه خواهرش به‌ خاطر بدحجابي دستگير شده است و او بايد به ايستگاه پليس برود و او را آزاد كند, اما بعد از رسيدن به ايستگاه پليس توسط تعدادي افراد مسلح محاصره شده كه وي را كشان كشان به داخل يك ماشين بردند. مددزاده فورا فهميد يك تله بوده و توسط مامورين وزارت اطلاعات دستگير شده است كه وي را چشم بسته به زندان بدنام اوين در شمال تهران بردند, كه رنجهايش به عنوان يك زنداني سياسي شروع شد.
نويسنده مقاله مي نويسد كه يك فعال سازمان مجاهدين خلق ايران, جنبش اصولي اپوزيسيون ايران بوده كه ميانه روهايي هستند كه خواهان سرنگوني جمهوري اسلامي مي‌باشند و تجاوزات رژيم فعلي را افشا مي كنند. وي 5سال به‌عنوان يك زنداني عقيدتي در زندان بود, زنداني كه در رياست جمهوري احمدي‌نژاد شروع شد و در دوران حسن روحاني بپايان رسيد. وي انواع مختلف شكنجه‌هاي جسمي و رواني و اهانت را متحمل شد. وي مي افزايد: شكنجه‌ها شامل شش ماه سلول انفرادي بود كه از تمامي جهان خارج كاملاً منزوي بود ولي خوش شانس بود. در طول اين پنج سال, فعالان سازمان مجاهدين و وابستگان به اقليتهاي نژادي هم‌چون كردها به اين اتهام كه از مقامات خواستار احترام به حقوق بشر شده بودند, اعدام شدند.
وي ادامه داده است: در طول پنج سال انزوا, دلهره و شكنجه من, يكي از خواهران و يكي از برادرانم در كمپ اشرف به قتل رسيدند. من در فوريه 2014 آزاد شدم اما تحت مراقبت دائمي بودم. در اوت 2015 موفق شدم بعد از نقض يك ممنوعيت سفر كه توسط رژيم ايران روي من گذاشته شده بود خودم را به اروپا برسانم.
وي با اشاره به سفري كه حسن روحاني قصد دارد به ايتاليا و فرانسه بكند, مي‌پرسد علائم ميانه روي كجا است؟ در آزادي بيان, يا در آزادي زندانيان سياسي؟ يا در ظهور حقوق زنان؟ اگر رفتار آخوندها در داخل كشور موضوعي فرعي و ثانويه است, علائم ميانه روي در رفتار منطقه اي تهران در كجاست؟ آيا در حمايت تمام‌عيار از بشار اسد و قتل‌عام مردم سوريه است, يا در هجوم و اشغال سفارت سعودي در تهران و كنسولگري آن در مشهد؟ و يا آيا هيچ كوتاه آمدني در حمايت از گروههاي تروريست بنيادگرا هم‌چون حزب‌الله لبنان وجود داشته است؟بعد از تقريبا سه سال رياست جمهوري روحاني, وضعيت حقوق‌بشر در ايران وخيم باقي مانده است. حداقل 2000 اعدام وجود داشته است, (بالاترين نرخ اعدام در دنيا, كه در مقايسه با دوران احمدي‌نژاد سه برابر شده است). نويسنده از رهبران اروپايي مي‌پرسد: چقدر زمان شما نياز داريد تا اين انديشه را كه دولت ايران در مسير مدراسيون است و يك شريك مناسب براي صحنه ديپلوماتيك است را كنار بگذاريد؟ چند رهبر غيرمنتخب ديگر ايراني بايد از روي فرش قرمز قدم زده و قبل از اينكه غربي ها درك كنند كه هيچ‌يك از آنها به اين خونريزي در كشورشان پايان نخواهند داد به اروپا بيايند و اين خونريزي در اين رژيم تا زمانيكه آنها از دل اين رژيم برمي‌خيزند ادامه خواهد داشت؟
وي مقاله اش را چنين پايان داده است: من يك سياستمدار نيستم اما درسي ساده را در اين ساليان ياد گرفته‌ام. سياست خوب با درك درست از شرايط آغاز مي‌شود. و وقتي نوبت به ايران مي‌رسد نقطه شروع اين‌جاست؛ آخوند مدره يك سراب و رؤياست.».